حنبش ملی در مرداد ماه


روز اول مرداد

انتقال احمد شاه خردسال از سفارت روسیه به کاخ گلستان
سال 1288، سلطان احمد شاه، كه كودكی بیش نبود، از سفارت روسیه در زرگنده قلهك به كاخ گلستان انتقال یافت. پدرش تا آن روز حاضر نمی شد او را از خود دور سازد، ایلخان قاجار با یك واحد قزاق به سفارت روسیه رفت و احمد شاه را كه با پدر و اعضای خانواده در آنجا متحصن بودند بیرون آورد. احمد شاه سی ام تیر 1293 پس از رسیدن به سن قانونی تاجگذاری كرد و دولت وقت یكصد هزار تومان هزینه مراسم تاجگذاری او را از بانك انگلستان در تهران (بانك شاهی واقع در ضلع شرقی میدان توپخانه) وام گرفت

تایید نخست وزیری محمد مصدق توسط مجلس سنا
سال 1331، حکم نخست وزیری دکترمحمد مصدق پس از وقایع سی ام تیر به تصویب نمایندگان مجلس سنا رسید. فقط هشت نماینده او را شایسته احراز پست نخست وزیری ندانستند. مصدق در مجلس سنا طی سخنانی ضمن تاکید بر رعایت اصول قانون اساسی، اجرای بندهای مختلف آن را بر خود واجب دانست

احترام به جان باختگان تظاهرات 30 تیر
سال 1331، دکتر مصدق در سخنرانی خود در مجلس با تجلیل از شهیدان روز سی ام تیر خواستار تعطیلی رسمی و نیمه برافراشته شدن پرچم ها در روز دوم مرداد شد. در این روز مجلس شورای ملی تظاهرات سی ام تیر را "قیام مقدس ملی" اعلام داشت و به صورت یک قانون تصویب كرد كه مقتولان این روز "شهدای ملت" خوانده شوند

کناره گیری اجباری سرلشگر زاهدی بدنبال حوادث بیست و سه تیر
سال 1331

تشکیل رسمی فراکسیون نهضت ملی در مجلس
سال 1331

بازداشت رهبران، اعضاء و هواداران جبهه ملی
سال 1340، قبل از آن نیز جمعی از دانشجویان و دانش آموزان به علت پخش تراکت و دعوت به اجتماع 30 تیر بازداشت شده بودند در زندان قزل قلعه بسر میبردند

مصاحبه خبرنگار روزنامه آلمانی با دکتر مصدق در احمدآباد
سال 1341، گئورگ فن هوبنت خبرنگار روزنامه آلمانی سود دویچه سایتونگ اجازه یافت با دکتر مصدق در احمدآباد دیدار کند. حاصل این دیدار سه مقاله بود که از 18 تا 25 اوت 1962 در آن روزنامه منتشر شد. فن هوبنت اولین و آخرین تماس مستقیم مطبوعاتی با مصدق در احمدآباد بود. ساواک بعدا ترجمه مقاله را با دستکاریهائی به انگیزه خلط مبحث به صورت پلی کپی در تهران مخفیانه با پست شهری توزیع میکرد

درگذشت خانم زهرا مصدق در سن 84 سالگی
سال 1344، همسر دکتر مصدق بر اثر ابتلاء به ذات الریه در بیمارستان نجمیه در سن 84 سالگی درگذشت


روز دوم مرداد

رای اعتماد گرفتن رجایی به عنوان رئیس جمهور و نخست وزیر وی باهنر پس از برکناری بنی صدر
سال 1360، قبل از آن شورای موقت ریاست جمهوری متشکل از روسای قوای مقننه، قضائیه ونخست وزیر وقت عهده دار وظایف ریاست جمهوری بودند

یادبود قیام مقدس ملی و شهدای ملت
سال 1331، بخاطر تجلیل از شهیدان روز سی ام تیر پرچم ها در روز دوم مرداد به حالت نیمه برافراشته درآمد


روز سوم مرداد

قیام ایرانیان بر ضد حكومت اعراب
سال 645 میلادی، چند ماه پس از آغاز خلافت عثمان، مردم «ری» كه به تصرف اعراب درآمده بود بر ضد حاكم عرب شهر قیام كردند. این بپاخیزی آنان بعدا به دست سربازان اعزامی «سعد بن ابی وقاص» سركوب شد. در آن زمان هنوز یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی ایران در خاور كشور(خراسان بزرگتر) مقاومت می كرد. در همین سال مردم شمال غرب ایران (آذربایجان) نیز بر ضد اعراب مسلمان قیام كردند كه آنان نیز به دست نیروهای «ولید عقبه» سركوب شدند . چندی بعد استخر (شیراز) نیز كه اعراب را موقتا اخراج كرده بود دوباره به دست نیروهای عرب به فرماندهی «عثمان ابن عاص» افتاد. شهر باستانی استخر بارها بر ضد اعراب قیام كرده بود. در این سال نیروهای عرب باز هم موفق به تصرف مازندران نشدند. سه سال بعد مازندرانی ها كه بعداً بسیاری از آنان به هند مهاجرت كردند و پارسیان (زرتشتیان) هند فرزندانشان هستند حمله دیگر اعراب را در هم شكستند. مردم شمال ایران سالها بعد خودشان داوطلبانه و به تدریج به اسلام گرویدند و پیرو مذهب شیعه شدند تا بازهم زیر بار حكومت مركزی اعراب نروند. بسیاری از قهرمانان استقلال ایران از جمله مرداویز و دیلمیان از شمال ایران برخاستند و موفق شدند

چهار روز پس از پیروزی تاریخی ایرانیان
سال 1330، چهار روز پس از پیروزی سیاسی بزرگ و تاریخی ایرانیان و پس از گمانه زنی بسیار تقریباً مسلم شده بود كه در روزهای آتی؛ دكتر مصدق درخواست اختیارات ویژه از مجلس خواهد كرد، انتصابات تازه ای انجام خواهد شد، بسیاری از بستگان و نزدیكان شاه به ویژه خواهر او اشرف تبعید خواهند شد، بر ضد قوام السلطنه اقدامات قانونی و قضایی انجام خواهد گرفت، حكومت نظامی در تهران لغو و خلیل طهماسبی كه سپهبد رزم آرا را ترور كرده بود آزاد خواهد شد. روزنامه های اروپا و آمریکا همچنان به تفسیر کار بزرگی که مردم ایران انجام داده بودند می پرداختند و آن را نشانه آشنائی ایرانیان به حقوق خود و در نتیجه دفاع از آن می دانستند. روزنامه های پاریس نوشته بودند که چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان از شکست قوام نگران و خشمگین شده و مشاورات فوری با همکاران خود بعمل آورده است

انگلستان در صدد اشغال نظامی ایران
سال 1320، طبق اسنادی که در دهه 1970 انتشار یافت ،سفیر ایران در مسكو در چنین روزی (یك ماه پیش از حمله نظامی به ایران)در باره اولتیماتوم مورخ 28 تیرماه دولتین انگلستان و شوروی یك گزارش شفاهی توسط پیكی ویژه به تهران فرستاده و در آن خبر داده بود: دولت شوروی كه به دلیل پیشروی سریع آلمان در خاك آن كشور به دولت انگلستان احساس نیاز می كند به خواست این دولت، اولتیماتوم مشترك را امضاء كرده و اولتیماتوم اخراج آلمانی ها از ایران بهانه است؛ انگلستان می خواهد به ایران لشكر بكشد و از شوروی خواسته است كه كمك كند زیرا كه گمان می كند كه میان سران ایران و آلمان قول و قرار هایی برای تصرف مشترك خاورمیانه گذاشته شده است. دكتر دیوید اروین تاریخدان انگلیسی در یك سخنرانی گفته است كه طبق یك توافق ضمنی و محرمانه با رضا شاه كه از سال 1935 ( 1314 هجری) خود را از سلطه و نفوذ انگلستان خارج ساخته بود، هیتلر با كمك ارتش ایران قصد تصرف خاور میانه و خارج ساختن هند از دست انگلستان و دادن افغانستان و اراضی دیگری در شمال و غرب را به ایران داشت تا امپراتوری پارسی ها احیاء شود و به همین منظور به شوروی حمله نظامی برد و رومل؛ بهترین افسر آلمان را به شمال آفریقا فرستاد. به اظهار دكتر اروین، قرار بود ارتشهای آلمانی از طریق قفقاز و مصر خود را به منطقه نفتخیز خاور میانه برسانند. در زمانی كه گزارش محرمانه سفیر ایران در مسكو ارسال شده بود، انگلستان سرگرم اقدامات دیگری هم برای اشغال نظامی ایران بود ( و این اقدامات چیزی جز تطمیع برخی مقامات نظامی و دولتی تهران نمی توانست باشد ) . توطئه مرخص کردن سربازان پادگانها و ... احتمالا از نتایج همین اقدامات بود

از زمان انتشار این عكس در ژوئن 1937 در مطبوعات اروپا كه هیتلر را در حال مذاكرات دوستانه با نوری اسفندیاری رئیس پارلمان ایران نشان می داد كه به برلن رفته بود ،انگلستان نگران مناسبات آینده ایران با آلمان شده بود. در این دیدار، مقامات آلمانی از نوری اسفندیاری پذیرائی شایان كرده بودند و وعده كمك اقتصادی و فروش هواپیمای نظامی و اسلحه داده بودند ــ موضوعی كه سران دولت انگلستان حتی مایل به شنیدن آن هم نبودند ،زیرا انتظارش را نداشتند. دستور سری چرچیل به ژنرال "ویول " درباره حمله نظامی به ایران بیست و پنج ژوئیه 1941 (1320) چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان با ارسال یك تلگرام سری به ژنرال « وی ول» فرمانده نیروهای انگلیسی در هند به او اطلاع داد كه حمله نظامی به ایران قطعی است و واحدهای لشكر 9 هند باید تا ده روز دیگر به بصره برسند. به كشتی های حامل آنان دستور دهید كه با آخرین سرعت برانند. ما باید برای خنثی ساختن ناوگان ایران روشی در پیش گیریم كه برایمان گران تمام نشود؛ نگرانی من از كشتی های توپدار ایران از همان زمانی است كه برخلاف سیاست ما، موسولینی به ایجاد این ناوگان برای ایران كمك كرد - تاریخ نشان داد كه انگلیسی های مقیم آبادان افسران كشتی های جنگی ایران را با طرح نیرنگ به یك مهمانی دعوت كردند و كشتی های بدون افسر و فرمانده را غرق و یا تصرف كردند

ورود اشرف پهلوی به تهران با آوردن پیامی از جانب سازمان سیا برای شاه
سال 1332، این حرکتی بود در چهارچوب سازماندهی کودتای 28 مرداد 1332


روز چهارم مرداد

مرگ رضا شاه در ژوهانسبورگ در اثر سکته
سال 1323، در روز بیست و پنجم شهریور 1320 نیروهای انگلیسی و شوروی به سوی تهران حرکت کردند و رضا شاه را مجبور به استعفا کردند. پس از این واقعه وی توسط دولت انگلیس به منطقه ای در جزیره موریس (آفریقای جنوبی) تبعید شد. وی در این جزیره به دلیل حرارت و رطوبت بالا مبتلا به بیماریی سخت گردید و خواستار ترک آن محل شد. پس از آن ابتدا وی را به بندر دوربان و سپس به ژوهانسبورگ منتقل ساختند. پس از مرگ وی جسدش ابتدا به مصر منتقل شده و شش سال بعد یعنی در سال 1329 به تهران منتقل گردید

افزایش کشتیهای جنگی انگلیس در آبادان
سال 1330، این افزایش پس از تهدیدهای دولت انگلیس انجام گرفته بود

تعویض سفیر کبیر دولت شوروی در ایران
سال 1332


روز پنجم مرداد

پس گرفتن «گنجه» از عثمانی
سال 1606 میلادی، لشكریان شاه عباس كه برای اخراج عوامل عثمانی (تركیه) از پاره ای نقاط قفقاز ایران وارد این منطقه شده بودند در چنین روزی شهر گنجه (زادگاه گنجوی شاعر معروف) را كه اینك در جمهوری آذربایجان قرار گرفته پس گرفتند. در جنگی كه روی داد بیش از دو هزار و پانصد تن از لشکریان عثمانی كشته شدند. با این پیروزی، جز شماخی بقیه نقاط ابراز اطاعت مجدد كردند و شماخی نیز با جنگ پس گرفته شد كه عثمانی در این نبرد هم سه هزار كشته تلفات داد و تا آن سوی «قارص» عقب نشست. به مناسبت آزاد شدن گنجه، در همان روز این شعر ساخته شد: (در محرم گنجه از عباس شد). شاه عباس سپس از شهر تفلیس (پایتخت گرجستان) كه از متعلقات ایران بود دیدار كرد؛ دستور ترمیم خرابی های وارده به شهر ایروان (پایتخت ارمنستان) را صادر كرد، محمد پاشا فرماندار منصوب از سوی عثمانی در گنجه را به زندان مازندران فرستاد و سپس عازم پایتخت خود شد. در عملیات قفقاز بود كه فرماندهان توپخانه ایران متوجه شدند كه گلوله های توپ باید عینا مطابق كالیبر (اندازه لوله توپ) باشد وگرنه احتمال انفجار توپ می رود و از همان زمان مقرر شد كه توپ و گلوله های مربوط باید در یك كارخانه ریخته شده باشند

معرفی کابینه جدید دکتر مصدق به مجلس
سال 1331، دكتر مصدق وزیران خود را به مجلس شورای ملی معرفی كرد و نام وزارت جنگ را به وزارت «دفاع ملی» تغییر داد. در كابینه تازه، دكتر مصدق خود سمت وزارت دفاع را بر عهده گرفته بود و باقر كاظمی را به عنوان نایب نخست وزیر و وزیردارائی تعیین كرده بود. در این كابینه، دكتر غلامحسین صدیقی جامعه شناس معروف ایران وزیر كشور، دكتر مهدی آذر وزیر فرهنگ، حسین نواب وزیر خارجه، عبدالعلی لطفی وزیر دادگستری و مهندس طالقانی وزیر كشاورزی بود. حسین نواب وزیر امورخارجه که بعدا جای خود را به دکتر حسین فاطمی سپرد، دكتر مهدی آذر وزیر فرهنگ ،دكتر عالمی وزیر كار، دكتر علی اكبر اخوی وزیر اقتصاد ملی و مهندس سیف الله معظمی وزیر پست و تلگراف بودند. روز بعد مجلس كابینه را تأیید كرد

سخنرانی رادیوئی دکتر مصدق در رابطه با شرایط روز کشور و سرنوشت مجلس
سال 1332، در این سخنرانی دکتر مصدق به انواع کارشکنیها و دسیسه ها و تصویب قوانین خلق الساعه خلاف قانون اساسی به صورت طرح اختصاصی نمایندگان، بدون رعایت نظرات دولت، مانند قانون مصادره اموال قوام (بدون رسیدگی قضائی و حکم دادگاه) و محکوم کردن او با عنوان منسوخه مفسد فی الارض بر خلاف قانون مجازات عمومی و آزادی خلیل طهماسبی قاتل رزم آرا و اعلام برائت او، باز هم بدون رسیدگی قضائی و حکم دادگاه، و پافشاری بر این قوانین حتی پس از مردود شدن آنها در مجلس سنا و به همین جهت انحلال مجلس سنا با تفسیری خارج از مورد قانون اساسی، توطئه تصویب قانون منع تهیه و خرید و فروش و مصرف نوشابه های الکلی به نیت وارد کردن لطمه به اقتصاد کشور و قطع درآمد رسومات، و انتخاب حسین مکی به عضویت هیئت اندوخته اسکناس اشاره نمود. مصدق در سخنرانی خود پس از یادآوری رویدادهای قبل و پس از سی تیر و نه اسفند، قتل افشار طوس و تحریکاتی که برای ایجاد بلوا و آشوب در میان عشایر انجام میگرفت، حملات زننده به خدمتگزاران کشور، تعطیل مشروطیت با منحرف ساختن مجلس از ایفاء وظیفه اصلی خود توسط اقلیت و این که بخش اعظم وقت دولت صرف جلوگیری از اخلال و کارشکنی میشود، تصریح کرد: در طی این مبارزه و اصلاحات که بنا بر اراده ملت، دولت بدان دست برد، البته منافع عده ای بخطر افتاد .... و بیگانگان نیز از هر فرصتی استفاده میکنند با تحریک و تقویت این عده ... هر روز مشکلات تازه ای ایجاد کرده تا سرانجام دولت را بزانو درآورند. وی در پایان اضافه کرد: میتوان گفت مجلس در ماههای اخیر به صورت هسته مرکزی و پایگاه اصلی این اخلالگریها در آمده است .... در کشورهای دموکراسی و مشروطه هیچ قانونی بالاتر از اراده ملت نیست. به همین جهت دولت .... مشکلی را که با آن مواجه شده با ملت در میان میگذارد و راجع به این مجلس از خود مردم سئوال میشود که اگر با ادامه وضع کنونی مجلس تا پایان دوره 17 تقنینیه موافقت دارند، دولت دیگری روی کار بیاید که بتواند با این مجلس همکاری کند و اگر با این دولت و نقشه و هدف آن موافقند رای به انحلال مجلس بدهند تا مجلس دیگری تشکیل شود

در گذشت محمدرضا شاه در قاهره در اثر سرطان
سال 1359، وی در سن 60 سالگی در بیمارستان ارتش در قاهره بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در مسجدی در همان شهر به خاک سپرده شد. وی از 26 دی 1357 برابر با 16 ژانویه سال 1979 ایران را بهمراه خانواده اش ترك كرده بود، بسیاری از کشورها از جمله حامی همیشگیش آمریکا و یا سوئیس، که وی هر ساله تعطیلات زمستانی خود را در آن میگذراند، و اردن، که بین وی و شاه اردن دوستی شخصی وجود داشت، از پذیرفتن وی بطور موقت و یا بطور دائمی سرباز زدند. مكزیك و پاناما به اصرار دولت آمریكا او را موقتا پذیرفته بودند، در آنجا نیز وی در وحشت ربوده شدن و یا تحویل به حاکمان وقت ایران به سر می برد. دولت آمریكا كه او را برای انجام عمل جراحی به خاک خود پذیرفته بود با تظاهرات و تصرف سفارتخانه اش در تهران و مخالفتهای شدید رو به رو شد و پس از انجام عمل جراحی، كشور دیگری را برای اقامت او یافت و وی را به آنجا فرستاد.

سلطنت وی را می توان به سه دوره تقسیم کرد: از آغاز سلطنت پس از تبعید پدر تا خروج نیروهای متفقین از ایران، از خروج نیروها تا بیست و هشتم مرداد 1332 و از بیست وهشتم مرداد تا دی ماه 1357. او در سال 1320 در شرایطی به سلطنت رسید که متفقین ایران را اشغال نظامی و دولت انگلستان پدر او را تبعید و در اختیار گرفته بود و صحبت از تغییر نظام بود. وی با اتکا به در آمد نفت به تمرکز و تحکیم قدرت سیاسی در دربار دست زد و خود مختاری و استقلال نسبی رژیم را از جامعه ای که بر آن حکومت می کرد اعلام کرد والبته در این مسیر گسترش ارتش و بوروکراسی نیز به او کمک کردند. در زمان حکومت وی بافت اقتصادی اجتماعی ایران تغییر نمود، چه از نظر بافت مالکان کشور و در روستاها و چه از نظر بافت طبقه سرمایه دار ایران و در شهرها، در میان این طبقه قشری ایجاد گردید که سرمایه اش به سرمایه خارجی پیوند داشت

از ضعفهای جدی سلطنت 37 ساله او جلوگیری از تمرین و اجرای دمكراسی و رشد نیروهای مستعد و دلسوز مردم در ایران بود. وی جز در دوره کوتاه حكومت دكتر مصدق،عملا مانع از ظهور احزاب واقعی و آموزش و تمرین دمكراسی در ایران شد. روزنامه ها، مجلسین، کابینه و اطرافیان وی افرادی معین و بسیار مطمئن از نظر وی و برخا وابسته مستقیم به دول خارجی بودند. وی اجازه آزادی عمل كافی به مدیران طراز اول دولت خود را نمی داد و خود سعی در اداره مستقیم بسیاری از مسائل فی الجمله خرید ریزترین مایحتاج ارتش از خارج مینمود. در سیاست خارجی تنها پیرو یك بلوك بود. بویژه در 25 سال آخر سلطنتش سانسور شدید، خفقان، سركوب و کشتار روشنفكران، زندانیان سیاسی و مخالفین در زمره رویدادهای روز بودند. به ساواك، پلیس مخفی امنیتی رژیم وی، به قدری آزادی عمل داده شده بود كه اعضای آن برپایه منافع شخصی خود برای اشخاص پرونده سازی می كردند و گزارش دروغ و بی اساس می دادند. محمد رضا شاه در سرکوب آزادیها و احزاب تا آنجا پیش رفت که احزاب گوش بفرمانی نیز مانند حزب ایران نوین و پان ایرانیست را تاب نیاورد و در چند سال آخر سلطنتش تنها به حزب رستاخیز اجازه حیات سیاسی داد، حزبی که برای عضویت اجباری یا تمکین به آن همه از جمله شاغلین، سیاسیون و حتی زندانیان سیاسی ایران تحت فشار قرار میگرفتند، در این رابطه وی البته با مقاومت بسیاری روبرو گردید. او سرانجام در بیست و ششم دی ماه سال 1357 مجبور به خروج از ایران شد. انقلاب بهمن 1357 به سلطنت وی و خاندان پهلوی در ایران پایان داد. بررسی دوران سلطنت محمدرضا شاه و تحلیل تاریخی آن برای سیاسیون بسیار پندآموز است و در این مختصر نمیگنجد


روز ششم مرداد

انتقال پایتخت از تیسفون به استخر - شیراز
سال 636 میلادی، در لحظه حساس تاریخ ایران و در پی كشته شدن رستم فرخزاد یكی از ژنرالهای ایران به دست اعراب و افتادن درفش كاویانی ــ پرچم ارتش ــ به دست آنان، یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی ایران به اصرار بزرگان كشور جلسه مشورتی درعمارت سلطنتی - طاق كسری - تشكیل داد تا به شور نشینند. در این جلسه پیشنهاد شد كه راه حل، انتقال فوری پایتخت از تیسفون به استخر (شیراز) است. تا آن زمان این نخستین بار بود که پرچم کاویانی تصرف شده بود. از یکسو ادامه اختلاف طبقاتی در جامعه ایران عامل ساینده قدرت شاه بود و از سوی دیگر ارتش ایران در دوران خسرو پرویز و در نتیجه جنگهای غیر ضروری او با رومیان و لشکر کشی به مصر و تصرف این سرزمین و پیش از همه اینها درگیری اش با بهرام چوبین سردار ایرانی خسته و فرسوده شده بود و به علاوه حمله وسیع اعراب پیش بینی نمی شد که با همه امکانات خود برضد آنان وارد عملیات شود. پس از برکناری خسرو پرویز و قتل او در زندان، اقتدار دولت ساسانی در زمان جانشینان وی که هرکدام مدت کوتاهی حکومت اسمی داشتند تضعیف شده بود. به نوشته مورخان روم شرقی (قسطنطنیه) یزدگرد نخست پیشنهاد را پذیرفت، ولی بعدا آن را رد كرد. اعراب سال بعد تیسفون را مورد حمله قرار دادند و یزدگرد به منطقه حلوان نقل مكان كرد و چون در همین سال در جلولا (نزدیك حلوان)هم شكست خورد به سوی نهاوند عقب نشینی كرد تا در آنجا به دست آسیابانی به قتل رسید

دكتر مصدق اختیارات ویژه گرفت
سال 1331 خورشیدی برابر با 1952 میلادی، لایحه اختیارات دكتر مصدق در مجلس شورای ملی طرح و در روز بعد به تصویب رسید. بر طبق این لایحه به ایشان اختیار داده شد كه تا شش ماه در اجرای برنامه های خود قوانین و آیین نامه ها و ضوابطی را كه ضروری می داند به صورت آزمایشی به مرحله اجرا بگذارد و پس از این مدت به مجلس بیاورد. آن قوانین همچنان تا تعیین تكلیف در مجلس لازم الاجرا بودند

خروج اشرف پهلوی از ایران پس از ارائه پیام سیا به شاه
سال 1332


روز هفتم مرداد

صد هزار تومان جایزه برای آوردن سر محمدعلی شاه قاجار
سال 1290، مجلس شورای ملی درجلسه هشتم مرداد 1290 (ژوئیه 1911 )خود برای كسی كه محمد علی شاه مخلوع را دستگیر كند و یا سرش را بیاورد یكصد هزار تومان جایزه تعیین كرد. محمد علی شاه برای پس گرفتن سلطنت با نیرو از طریق روسیه و با كمك این دولت به ایران بازگشته بود

بهانه جویی برای تصرف ایران
سال 1320 برابر با 29 ژوئیه سال 1941، دولت ایران به اخطاریه 13 روز پیش انگلستان و شوروی كه اتباع آلمان را كه در خاك ایران بر ضد آن دو كشور فعالیت دارند اخراج كند پاسخ داد و اعلام داشت كه اتباع خارجی در ایران زیر كنترل مقامات دولتی هستند و جای نگرانی نباید وجود داشته باشد. اخطار دو دولت در حقیقت بهانه جویی برای تصرف ایران بود . دولت انگلستان قبلا به طور محرمانه به ژنرال «ویول» در هند دستور داده بود كه برای حمله نظامی به ایران به عراق نیرو بفرستد. همزمان ،مطبوعات متفقین نیز برای آماده ساختن زمینه حمله نظامی به ایران و توجیه آن، در شماره های روزهای آخر ژوئیه 1941 خود، با یك مضمون ایران را محل استقرار ستون پنجم هیتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ایران طبق نقشه محرمانه آلمان آماده حمله به قفقاز می شود تا در این منطقه نیروهای شوروی از دو سوی تحت فشار قرار گیرند. این روزنامه ها گزارش ها اغراق آمیز از قدرت و وسعت ارتش ایران منتشر كرده بودند. این روزنامه ها بدون این كه تكذیبیه های ایران را چاپ كنند در شماره های سه هفته اول ماه اوت خود نیز به این تبلیغات ادامه داده بودند

مخالفت عباس اسکندری با حضور تقی زاده در پارلمان ایران
سال 1326، عباس اسكندری نماینده حزب توده در مجلس در جلسه هشتم مرداد 1326 با عضویت حسن تقی زاده در مجلس مخالفت كرد و گذشته تقی زاده از اتهام مشاركت در قتل آیت الله بهبهانی تا تحصن در سفارت انگلستان، حمایت از تمدید قرارداد نفت در 1933 و تماسهای بی وقفه با خارجیان (انگلستان) را برشمرد و گفت پارلمان ایران جای چنین فردی نمی تواند باشد

رای اعتماد مجلس به دولت مصدق و تصویب برنامه نه ماده ای آن
سال 1331 ،با 68 رای موافق از 69 نفر عده حاضر

تصویب مقررات رفراندوم در سراسر کشور توسط هیئت وزیران
سال 1332، پس از تصویب هیئت وزیران این مقررات برای اطلاع عموم اعلام گردید، که بر طبق ان اخذ آرا در تهران و توابع در یک روز و در شهرستانها و توابع هشت روز پس از آن صورت میگرفت


روز هشتم مرداد

اعدام شیخ فضل الله نوری
سال 1288 خورشیدی (31 ژوئیه 1909) ،شیخ فضل الله نوری به حكم دادگاه انقلاب اعدام شد. وی در سال 1259 ه ق در نور مازندران دیده به جهان گشود. پس از طی مراحل ابتدایی تحصیل ،برای تکمیل دروس خود در اوایل جوانی به نجف رفت و در سال 1292 ه ق با مهاجرت به سامرا در زمره شاگردان میرزای شیرازی بود. وی از مراجع تقلید شیعیان به شمار میرفت و در دوران مشروطه، مشروطه مشروعه را قبول داشت. شیخ فضل الله در هجرت علما به قم نقش موثری داشت. پس از فتح تهران در هشتم مرداد ماه سال 1288 شمسی وی به همراه هفتاد نفر دستگیر و به نظمیه برده شد، حکم اعدام وی پس از سه روز صادر گردیده و به دار آویخته شد. خانواده وی جنازه او را مخفیانه به منزلش منتقل کردند. پیکر او اکنون در صحن حضرت معصومه در قم مدفون است. پس از انقلاب 1357، نام او را بر بزرگراهی در تهران گذاردند كه میدان ونك را به میدان آزادی متصل می سازد!. با وجود این، در همین زمان نوه او ـ دكتر منوچهر آزمون ـ را اعدام كردند. از شیخ فضل الله نوری دو اثر زیر باقی مانده است: الصحف المهدویه و تذکره الغافل و ارشاد الجاهل

تصویب آیین دادرسی كیفری
سال 1307، مجلس شورای ملی در این روز برابر با 30 ژوئیه سال 1928 قانون آیین دادرسی كیفری را از تصویب گذراند و ایران دارای نظام دادرسی كیفری مشابه كشور بلژیك شد، بسیاری از مواد این قانون از قوانین بلژیك ترجمه شده بود و بلژیکی ها هم از قانون فرانسه اقتباس کرده بودند

بازگشت هریمن به تهران
سال 1330، وی پس از مذاکره با دکتر مصدق به لندن رفته بود و مجددا به تهران بازگشت

از کار ایستادن کامل پالایشگاه آبادان
سال 1330

خروج بنی صدر از ایران
سال 1360، وی که در بهمن ماه 1358 در انتخابات عمومی به سمت نخستین رییس جمهور ایران انتخاب گردید و نیز ریاست شورای انقلاب و سمت فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، در خرداد ماه سال 1360 توسط آیت الله خمینی از سمت فرماندهی کل قوا عزل گردید. چند روز بعد مجلس به عدم کفایت سیاسی وی برای ادامه ریاست جمهوری رای داد و بنی صدر از این سمت خود نیز برکنار شد. وی در طول زمامداریش همواره با انحصارگرایان مقابله نمود. وی پس از برکناری در ایران مخفی گردیده و سپس مجبور به خروج از کشور شده و زندگی در کشور فرانسه را آغاز نمود


روز نهم مرداد

انحلال بانك انگلستان در تهران
سال 1952، دكتر مصدق نخست وزیر وقت، بانك انگلستان در تهران را كه به نام بانك شاهنشاهی فعالیت داشت تعطیل كرد كه بعدا بانك غیردولتی بازرگانی در ساختمان آن واقع در میدان توپخانه آغاز به فعالیت كرد. بانك بازرگانی كه پس از انقلاب سال 1357 ملی شده است، نخستین بانك غیردولتی ایران است. در همین روز دكتر علی اصغر پورهمایون، از سوی دكتر مصدق رئیس شركت بیمه ایران و دكتر محمد نصیری رئیس بانك ملی شدند.بانک انگلستان نام بانك شاهنشاهی را بر خود گذارده بود در حالی که پول كشور در دست خارجی بود. از همین پولها هم به دولتهای وقت تهران با بهره سنگین وام می دادند


روز دهم مرداد

دستور دكتر مصدق برای خروج اشرف پهلوی از تهران
سال 1331 - اول اوت 1952 به دستور دكتر مصدق نخست وزیر وقت اشرف پهلوی خواهر دوقلوی شاه، ایران را ترك كرد و روانه اروپا شد. دكتر مصدق با مداخله بستگان و نزدیكان شاه در امور كشور شدیداً مخالف بود و برای پیشگیری از توطئه احتمالی اشرف بر ضد دولت خود دستور داده بود كه از كشور خارج شود. اشرف یك سال بعد در همین زمان ( در آستانه براندازی 28 مرداد) به گونه ای محرمانه به ایران بازگشت


روز یازدهم مرداد

نادرشاه در عراق
سال 1743، نادرشاه در جریان جنگ خود با عثمانی در خاك عراق دستور حمله به كركوك را صادر كرد كه دو روز بعد توپخانه ارتش ایران این شهر را گلوله باران كرد. در طول این جنگها، نادر در همین سال بغداد و بصره را متصرف شد. سلیمانیه كه تركمانان (بازماندگان قره و آق قویونلوها) در آنجا سكونت دارند به ایران وفادار بود

محاكمه علی منصور
سال 1315، محاكمه علی منصور وزیر پیشین راه به اتهام گرفتن رشوه و نیز سوء استفاده از مقام در دیوان عالی كشور از این روز آغاز شد. قضات محاكمه كننده، 12 شهریور علی منصور را به سبب نبودن دلیل كافی در پرونده تبرئه كردند كه بعدا نخست وزیر هم شد.در شهریور 1320 كه او نخست وزیر بود نیروهای انگلستان و شوروی وارد ایران شدند و چون چند مقام نظامی قبلا در آستانه ورود آنان، سربازان را مرخص كرده بودند! وطن ما اشغال نظامی شد. حسنعلی پسر علی منصور نیز در دهه 1340 به نخست وزیری رسید كه ترور شد. تا زمان انقلاب، رسیدگی به پرونده های اتهامی وزیران و نخست وزیر در ارتباط با این مشاغل در دیوان عالی باید صورت می گرفت كه پس از براندازی دكتر مصدق، این قانون درباره او رعایت نشد. بنابراین، محاكمه و محكومیت او هم غیرقانونی بود


روز دوازدهم مرداد

دستگیری بابك خرم دین و نگاهی كوتاه به دستگیری های مازیار و افشین
سال 837 میلادی (3 اوت)، بابك خرم دین صاحب یك فرضیه اجتماعی تازه و عقیده مذهبی دیگر و رهبر یك جنبش انقلابی كه در آذربایجان و مناطق شمالغربی ایران بر ضد خلافت عباسی به پا خاسته بود و دردسر بزرگی برای خلیفه وقت ایجاد كرده بود، در حال فرار در ارمنستان دستگیر شد. بابك در جنگ با نیروهای خلیفه كه فرمانده آنان افشین پسر كاووس بود شكست خورده و فرار كرده بود. وی در جنگ سال 835 در مراغه، افشین را شكست داده بود ولی بعدا در جنگ دیگری خود شكست خورده و فرار كرده بود. بابك پس از انتقال به سامرا پایتخت تازه معتصم خلیفه عباسی، در چهارم ژانویه سال 838 میلادی پس از تحمل شدیدترین شكنجه ها كشته شد. به دستور معتصم، سر بابک را برای ترساندن ایرانیان استقلال طلب به خراسان فرستادند و جسدش در سامرا به دار آویخته شد و مدتها همچنان بر سر دار ماند

معتصم برادر مامون كه پس از مرگ برادرش در سال 833 میلادی خلیفه عباسی شده بود سه سال بعد پایتخت را از بغداد كه شدیدا نا آرام شده بود به سامرا منتقل كرده بود و كار حفاظت از شهر را به سربازان ترك خود كه آنان را از تماس با سربازان عرب منع كرده بود سپرد. مامون كه مادرش ایرانی بود و با كمك ایرانیان به خلافت رسیده بود، 20 سال خلیفه بود و با تدبیر ایرانیان كه امور اداری، سیاسی و فرهنگی را به دست داشتند دوران خلافت او همراه با شكوفایی فرهنگی و گسترش بازرگانی با سرزمین های دور دست بود

همزمان و در جریان جنبش بابك، در نقاط دیگر ایران بپاخیزیهای استقلال طلبانه متعددی به چشم می خورد. در مازندران(طبرستان یا تپورستان) مازیار حاكم این ایالت، در سال 834 میلادی بر ضد معتصم بپا خاست و دست به بسیج نیرو زد. وی در جنگ با نیروهای اعزامی معتصم شكست خورد، اسیر شد و به سامرا انتقال یافت و در آنجا زیر تازیانه كشته شد و جسدش را در كنار استخوانهای بابك به دار آویختند

از نظر خلیفه زمان برای نابود كردن افشین فرا رسیده بود زیرا دیگر به وجود او نیاز نبود. خلیفه از آغاز هم به او اعتماد نداشت و وی را در باطن یك ناسیونالیست ایرانی می دانست. بنابراین اعتراف مازیار را كه با افشین تماس محرمانه داشت بهانه قرار داد و دستور دستگیری افشین را به اتهام خیانت به خلافت صادر كرد. خلیفه افشین را كه روزگاری بزرگ می داشت در زندان با گرسنگی و تشنگی بكشتن داد و جسدش را پس از مرگ (درسال 840 میلادی) در همان نقطه كه بابك و مازیار به دار آویخته شده بودند بر دار زد. بدین ترتیب خلیفه عباسی سه ایرانی دلاور و میهن دوست را به دست یكدیگر نابود كرد. تاریخ نشان داد كه معتصم موفق نشد و از هر قطره خون یك ایرانی مقتول، چندین میهن دوست دیگر به وجود آمد. باید دانست که عباسیان به دست ایرانیان بر سر کار آمده بودند

حذف القاب و عناوین از نام ایرانیان و تلاش برای لاتین كردن الفبا
سال 1314 هجری شمسی تصمیم نهم مرداد (3 روز پیش از این) دولت مبنی بر حذف عناوین اضافی از اسامی از جمله خان، میرزا ،سید، سلطنه ،دوله و ... به اجرا در آمد و ادارات و مراكز صدور شناسنامه مكلف به اجرای آن شدند. در مكاتبات رسمی و نطقها نیز بكار بردن القاب و عناوین جز " آقا " و " بانو " برای خطاب كردن ممنوع شد. خطاب کردن وزیران و نخست وزیر قرار دادن واژه " جناب " بر نام آنان بلا مانع اعلام شده بود . روزنامه ها فراتر رفتند و از بكار بردن فعل جمع برای مقامات مفرد جز شاه و گاهی اوقات نخست وزیر خودداری كردند این امر تا اوایل انقلاب مرسوم شده بود. در آن زمان، دلیل این اقدام که در " تاریخ " صفت «مهم» به دست آورده است و کاری مهم خوانده شده رفع تبعیض و تشخص اعلام شده بود. متعاقب این اقدام، 19 روز بعد، از سی ام مرداد 1314 نیز تعیین نام خانوادگی برای افرادی كه اسم پدر خود را به عنوان نام خانوادگی به كار می بردند اجباری شد كه بازگشتی به رسم عهد باستان بود و قرار شد كه به كار بردن نامهای خانوادگی مشابه باید با اجازه بزرگ خانواده ای باشد كه این نام را دارد. در همین زمان دولت وقت از سوی گروهی زیر فشار قرار گرفت كه ایران نیز بمانند تركیه الفبای نوشتن خود را به الفبایی تغییر دهد كه دارای حروف مصوت باشد از جمله لاتین تا تلفظ همه مردم ایران یكسان شود و از غلظت لهجه های محلی كاسته شود كه این تلاش به جایی نرسید

وضعیت خراسان بزرگ
چهارم اوت سال 1736 میلادی، رضا قلی میرزا افشار كه از سوی پدر خود - نادر شاه - فرماندار كل خراسان شده بود «ابوالحسن خان» فرماندار محلی بلخ را كه در پرداخت مالیات تعلل می كرد دستگیر و برای محاكمه و مجازات نزد پدرش به قندهار فرستاد. از هزاران سال پیش تا قرن نوزدهم، بلخ، بخارا، مرو، خجند، هرات مانند توس، نیشابور و ... از شهرهای خراسان بودند و در بیشتر ازمنه، شهر هرات حاكم نشین خراسان بود. در بازجویی از ابوالحسن خان معلوم شد كه وی به تحریك ازبكها از پرداخت مالیات طفره رفته بود كه رضاقلی میرزا با لشكر خراسان سراغ ازبكها رفت و آنان را تا آن سوی تاشكند عقب زد و سپس از راه قندوز و كابل به دیدار پدر شتافت و پدرش به خاطر رشادتهای او, پس از مشورت با نزدیکان و ژنرالهای خود وی را ولیعهد كرد. رضاقلی میرزا در بازگشت از قندهار به مشهد در سر راه خود در هرات توقف كرد و علیمرادخان حاكم سابق «اندخود» را كه در زندان بود به اتهام خیانت به وطن محاكمه و اعدام كرد


روز سیزدهم مرداد

تبعید دكتر مصدق از زندان به احمد آباد
سال 1335، دكتر محمد مصدق پس از تحمل سه سال زندان به احمد اباد تبعید شد و تا پایان عمر به مدت ده سال و هفت ماه در این روستا تحت نظر بود. تبعید دكتر مصدق در این روستا غیر قانونی بود ،زیرا این تبعید به حكم دادگاه نبود و به اراده دولت وقت صورت گرفته بود كه از استخوانهای این مرد هم می ترسید. دولت وقت دكتر مصدق را دوهفته زودتر از انقضای محكومیت از زندان خارج ساخته بود تا بتواند او را تبعید كند. این رهبر ملی پیش از نخست وزیر شدن هم بارها نماینده تهران در مجلس و نیز استاندار و وزیر بود. وی برای نخستین بار از اصفهان نماینده مجلس شده بود كه نمایندگی او پس از تبدیل تقویم قمری به خورشیدی و روزشماری های دقیق به دلیل چند روز كسر سن ابطال شده بود!. حكومت دكتر مصدق در توطئه 28 مرداد 1332 كه طراح اصلی آن دولت وقت انگلستان بود بهمراه بهمراه یارانش دستگیر شده بودند

اعلامیه دكتر امینی و بازگشت او به صحنه سیاست
سال 1357، كتر علی امینی از رجال سیاسی قرن 20 ایران كه هفتم مرداد 1357 اعلامیه بلند بالائی صادر كرده بود از 13 مرداد به صحنه سیاست باز گشت و نطق و مصاحبه و دید و ازدیدهای عمومی را پس از 16 سال سكوت از سر گرفت . وی كه روزگاری معاون قوام السلطنه و اوایل دهه 1340 نخست وزیر و قبلا هم وزیر بود در اعلامیه خود كه قسمتهایی از آن در روزنامه اطلاعات مورخ هفتم مرداد چاپ شده است، چنین آورده است: ازدیاد درآمد كشور (از صدور نفت) در ده سال گذشته گرچه باعث رفاه نسبی شد، ولی متعاقب آن فساد را هم گسترش داد و فساد برای ادامه حیات خود ؛ به فشار و تمركز قدرت نیاز داشته است. وی اضافه كرده بود: در این ده سال بر ثروت ثروتمندان افزوده شد و یك دسته ثروتمند نوخاسته هم به وجود آمد و به همین نسبت كه بر پول ثروتمندان افزوده شد، تنگدستان (اكثریت مردم) فقیر تر شدند و بر خواستها و مطالبات آنان افزوده شد و ناله هایشان در آستانه فریاد شدن قرار گرفت. طبقه متوسطی هم كه در این ده سال وعده تولد آن داده شده بود به وجود نیامد و به جای آن بر شمار دلالان با خصلت های خاص این گروه افزوده شد و وطن به صورت بهشت واسطه ها درآمد. در چنین اوضاعی ناراضیان كه امكان بیان دردهای خود را نداشتند واكنش خویش را به صورت بی تفاوت شدن، باری به هرجهت، عدم مشاركت و ... نشان می دادند كه این رفتار طبقه اكثریت به زیان عمومی كشور تمام شد . دكتر امینی اعلامیه خود را چنین ادامه داده بود: اینك (مرداد 1357) كه به دلایلی فضای سیاسی تا حدی باز شده ــ گرچه كنترل دریچه اطمینان همچنان در دست همان مقامات است ؛ طبقه محروم كه سالها نفس در سینه حبس كرده بود به میدان آمده و به جای درددل غرش می كند ــ غرشی كه همه دیوارها و سدها را به لرزه درآورده است.وی سپس به مشكلات جاری كشور اشاره كرده بود و این مشكلات را تورم پول، افزایش شدید شكاف تولید و مصرف، مهاجرت كشاورزان به شهرها، افزایش قیمت ها مخصوصا در بخش مستغلات و... ذكر كرده بود. وی آنگاه به ارائه راه حل پرداخته بود كه در صدر آنها شناخت رجال كارشناس ،شایسته و دلسوز و سپردن امور به دست آنان و مشاركت طبقه ای در امور وطن بود كه در ده سال گذشته چیزی به دست نیاورده بود

سخن ازاعدام انقلابی شاه توسط خلخالی
سال 1358، روزنامه های تهران در این روزها به نقل اظهارات صادق خلخالی رئیس وقت محكمه شرع پرداخته بودند كه گفته بود یك ارتش سرخ مشابه ارتش سرخ ژاپن برای اعدام انقلابی شاه تشكیل شده است و ما اوضاع را زیر نظر داریم. خلخالی تا آن زمان دهها مقام سابق ایران ـ از نظامی تا كشوری را اعدام كرده بود


روز چهاردهم مرداد

صدور فرمان مشروطیت
پس از مرگ ناصر الدین شاه قاجار در هفدهم ذی القعده 1313 ه ق مظفر الدین شاه بر اریکه قدرت تکیه زد و عین الدوله را که مردی مستبد بود به صدارت بر گزید. در واقع ریشه انقلاب مشروطیت را باید در رفتار ظالمانه پادشاهان قاجار ،تعدی وتجاوز شاهزادگان و وابستگان دربار، حکومت مستبدانه حاکمان ولایات و مداخله بی حد و حصر دول روس وانگلیس در امور ایران و مخالفت مردم با آنها ونیز ارتباطاتی که با اروپا برقرار شده بود که سبب مشاهده پیشرفت این ممالک می شد، دانست. عدم در ک صحیح مظفر الدین شاه از اصول مملکت داری و نیز با توجه به بیماری وی و عزیمت مکرر به فرنگ جهت معالجه، اوضاع کشور روز به روز نا بسامان تر می شد و ظلم حاکمان به تبع آن افزایش می یافت

در این میان چندین حادثه دیگر باعث شد تا حرکت مردم و شورش عمومی تسریع شود. یکی از این حوادث ماجرای موسیو نوز بلژیکی بود .وی در سال 1281 به همراه عده ای از هموطنانش به ایران آمد تا به اداره امور گمرکات بپردازد. مسیو نیز تعرفه های گمرکی را علیه بازرگانان وضع کرد و این امر موجبات نارضایتی گسترده ای را فراهم آورد. وی موقعی موجبات خشم بیش از حد مردم را فراهم آورد که با انتشار عکسی در لباس روحانیت در مجلس رقص و در حال قلیان کشیدن حاضر شد. مساله دیگر بانک استقراض روسیه بود . بدین شرح که روس ها در محل قبرسان متروکه ای در وسط بازار در حال بنای ساختمان بانک بودند که در اثنای ساخت آن، استخوانهای تازه مردگان کشف شد . روس ها با بی اعتنایی اجساد استخوانها را به چاه ریختند . همچنین مساله به چوب بستن بازرگانان، در شکل گیری این واقعه مزید بر علت شد. در زمان جنگ روس و ژاپن به دلیل گران شدن قیمت قند، علاء الدوله حاکم وقت تهران تعدادی از بازرگانان را که در اعتراض به اعمال مسیو نوز تحصن کرده بودند به بهانه گران کردن قند و در واقع به قصد زهر چشم گرفتن به چوب بست

با انتشار این خبر بازاریان مغازه ها را بستند و به عنوان اعتراض در مسجد بازار اجتماع کردند . دولت به وحشت افتاد و قول داد که به رتق و فتق امور بپردازد. اما نه تنها این چنین نشد بلکه در نشست دیگری که مردم در مسجد پای سخنان سید جمال واعظ نشسته بودند ،دولتیان بر سر مردم ریختند و آنها را به باد کتک گرفتند . پس از این واقعه علمای تهران به منظور اعتراض ، به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در قم پناه برده و در آنجا تحصن کردند. در همین حین ،وعاظ در جاهای مختلف بر منبر رفته و از استبداد حکومت عین الدوله سخن می گفتند و خواستار تشکیل عدالتخانه در کشور بودند. در این زمان بازار تهران به کلی تعطیل شده بود و تعداد متحصنین از ده هزار نفر تجاوز می کرد . دیگر شهر های کشور نیز به این حرکت پیوستند . شاه با مشاهده احوال در صدد حل قضیه بر آمد . متحصنین خواسته های خود را از جمله تاسیس عدالتخانه، اجرای قوانین اسلام در سراسر کشور و عزل مسیو نوز بلژیکی و علاء الدوله به گوش شاه رساندند. سرانجام مظفر الدین شاه به خواسته آنان تن در داد و با آنها موافقت کرد و علما به مهاجرت صغری پایان دادند . عین الدوله که هرگز حاضر نبود تن به خواسته مردم بدهد با گذراندن وقت و امروز و فردا کردن از پذیرش در خواست متحصنین طفره می رفت و سعی داشت با ایجاد اختلاف در صفوف علما و مردم و همچنین زندانی کردن وبه تبعید فرستادن فعالان غائله را ختم کند. با ا دامه این روند و طی مراحلی، علما خواستار خروج از تهران و عزیمت به قم شدند. بدین ترتیب آقایان علما طباطبایی و بهبهانی به همراه عده ای از مردم به قصد قم شهر تهران را ترک گفتند ( مهاجرت کبری) . در ست در همین زمان دسته ای از مردم که حدود 50 نفر می شدند به سفارت انگلیس پناهنده شدند و در حیاط سفارت بست نشستند. این جمعیت در چند روز آینده به بیست هزار نفر رسید . متحصنین در سفارت از شاه خواستند : علما را به تهران بازگرداند، تضمین بدهد که احدی شکنجه و دستگیر نخواهد شد، امنیت را در کشور برقرار کند، دست به تاسیس عدالتخانه بزند و قاتلین مردم را تعقیب کند. همچمین در خواست های مهاجران به این شرح بود: بازگشت علما به تهران، عزل عین الدوله، افتتاح دارالشوری، قصاص قاتلین و بازگرداندن تبعید شدگان

با انتشار خبر مهاجرت علما و بست نشستن مردم در سفارت انگلیس، شورش های پراکنده در نقاط مختلف کشور شکل گرفت و همین امر با عث شده که شاه به وحشت افتاده در چهاردهم مرداد 1285 شمسی طی فرمانی ضمن عزل عین الدوله، دولت را مامور برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس شورای ملی کند. متن قانون اساسی تنظیم شده توسط دولت و مجلس که مشتمل بر پنجاه و یک اصل و بنام نظامنامه سیاسی بود در تاریخ هشتم دی ماه 1258 از طرف مظفرالدین شاه تصویب و امضا شد و شاه ده روز پس از امضای قانون اساسی در گذشت

پس از امضای فرمان مشروطیت بعدا قانون اساسی نیز تدوین شده و نخستین جلسه مجلس شورا در كاخ گلستان با حضور مظفرالدین شاه تشكیل شده و بر سردر ورودی عمارت مجلس در میدان تاریخی بهارستان تابلوی «عدل مظفر» قرار گرفت. این تابلو پس از انقلاب 1357 از آنجا برداشته شد ( درباره سرنوشت آن كه از آثار تاریخی وطن است مطلبی اعلام نشده است). مظفرالدین شاه كه به بیماری سل دچار بود در همین سال درگذشت. باید توجه داشت که مشروطیت ایران از رقابت های استعماری قدرتهای اروپایی بر کنار نبود. این نخستین بار نبود که ایران دارای پارلمان می شد؛ در دوران اشكانیان،حكومت ایران مشروطه بود و برای تصویب قوانین و انتصابات مهم حتی تعیین شاه دو مجلس وجود داشت که مجلس عالی تر را مٍهستان (سنا) می خواندند. البته نهضت مشروطه را به لحاظ گستردگی مباحث، نمی توان در مقالی کوتاه مورد بحث و بررسی قرار داد و این صرفا نگاهی گذرا و تاریخ نگارانه به این نهضت است

وعده های محمد رضا شاه به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد مشروطیت
سال 1357 (طبق تقویم آن زمان امرداد سال 2537 )، محمد رضا شاه در نطقی به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد مشروطیت كه روز بعد در دو صفحه روزنامه های تهران به چاپ رسیده بود وعده داده بود كه انتخابات بعدی صد در صد آزاد خواهد بود. وی اضافه نموده بود كه به اندازه ممالك دمكراتیك اروپا آزادی خواهد داد و قلم و بیان ـ بدون افترا زدن و دروغ گفتن ـ آزاد خواهد بود و ما از این پس آزادی اجتماعات خواهیم داشت. شاه در عین حال گفته بود كه در هیچ كشوری تحریك و گردن كلفتی اجازه داده نمی شود. این اظهارات شاه در مطبوعات و محافل به « باز شدن فضای سیاسی كشور» تعبیر گردیده بود

کشته شدن سید حسن آیت
سال 1360، سید حسن آیت، فرزند محمد رضا در این روز مورد اصابت گلوله قرار گرفت. وی در سال 1317 در نجف آباد متولد شده بود و سپس در رشته علوم اجتماعی دارای در جه کارشناسی ارشد گردیده بود. وی همزمان با تحصیل، در حوزه علمیه قم تا مرحله خارج فقه و اصول پیش رفته بود. وی در دوره نخست انتخابات مجلس شورای اسلامی با کسب 9/ 63 در صد آرای مردم تهران، نماینده مردم این شهر شده و در آنجا از نظریه حکومت جهانی اسلام، و لایت فقیه و مبارزه و جنگ با کفر واستکبار تا رفع فتنه در جهان پشتیبانی مینمود. عرصه دیگری از اقدامات وی در مجلس، مبارزه با طرز تفکری دیگر در میان هواداران انقلاب اسلامی بود، از آن جمله میتوان به مجادلات وی و هوادارانش بر سر تصویب اعتبارنامه احمد سلامتیان، از هواداران آن زمانی نظریات آقای بنی صدر، اشاره نمود


روز پانزدهم مرداد

موافقت ایران با تدریس استادان ایرانی در دانشگاه قسطنطنیه
به نوشته سه گاهنامه مختلف هفتم، هشتم و یا 13 اوت سال 425 میلادی، شاه وقت ایران، بهرام پنجم (بهرام گور) درخواست تئودوریس دوم امپراتور روم را كه استادان ایرانی بتوانند چنانچه بخواهند برای تدریس در دانشگاه نوبنیاد قسطنطنیه (استانبول) به این شهر بروند پذیرفت. این موافقت همچنین در "كارنامك" یا روزنامك (روزنامه) دربار شاهی آن زمان درج شده است. این دانشگاه كه مقررات آن، الگوی دانشگاههای امروز شده است در 27 فوریه سال 425 میلادی آغاز بكار كرده بود و تئودوریس برای تدریس در این دانشگاه در كشورهای مختلف و دورترین آنها – چین – به یافتن استاد و مدرس دست زده بود. میان تئودوریس و بهرام پنجم روابط دوستانه برقرار بود و دو ابر قدرت ایران و روم در سال 422 میلادی یك پیمان صلح صد ساله امضاء كرده بودند كه برپایه آن، حكومت روم در قلمرو خود پیروی از آیین زرتشت را آزاد و قانونی سازد و دولت ایران هم نسبت به پیروان مسیحیت دست به همین اقدام بزند. بهرام گور پس از موافقت با درخواست تئودوریس به خراسان شتافت و هونهای سفید پوست (هپتال ها) را كه از جیحون گذشته و دست به تعرض زده بودند درهم شكست، سركرده آنان را كشت و به پایتخت خود بازگشت


روز شانزدهم مرداد

آیزنهاور از گسترش فعالیتهای حزب توده اعلام نگرانی كرد
سال 1332 خورشیدی، ژنرال آیزنهاور رئیس جمهوری تازه آمریكا در یك مصاحبه عمومی نگرانی عمیق دولت آمریكا از گسترش فعالیت و نفوذ حزب توده در ایران را اعلام داشت و متعاقب آن حزب توده در تهران بر ضد آمریكا دست به تظاهرات وسیعی زد، تظاهر كنندگان ورود همزمان ژنرال شوارتسكوف دوست آمریكایی شاه و خواهر او اشرف را به ایران علائم یك توطئه خواندند. باید دانست، اشرف كه پس از یك سال، سوم مرداد 1332 با پیامی برای برادر خود به تهران بازگشته بود دو روز بعد از آن به دستور دكتر مصدق دوباره اخراج شد


روز هفدهم مرداد

شكست بزرگ روم از ارتش ایران
هشتم اوت سال 40 پیش از میلاد، ارتش ایران با در هم شكستن ارتش روم سوریه را پس گرفت. واحدهای نظامی ایران سپس به پیشروی خود ادامه داده و فلسطین را هم تماما تصرف کردند. سنای روم كه چنین دید، به ایران اعلان جنگ داد و سه سال طول كشید تا تدارك این جنگ كه برای آن لژیونرهای رومی از سراسر متصرفات این امپراتوری، از انگلستان و فرانسه و اسپانیا و آلمان گرفته تا شمال آفریقا، ایلریا (یوگسلاوی) و یونان احضار شده بودند فراهم شود .حمله به ایران در سال 36 پیش از میلاد با 113 هزار سرباز زبده به فرماندهی ماركوس آنتونیوس (شوهر كلئوپاترا ملكه یونانی تبار مصر) آغاز شد. این بزرگترین لشكركشی غرب به شرق در طول تاریخ تا سال 1990 بشمار آمده است. پیش از آغاز جنگ، آخرین درخواست اكتاویوس امپراتور روم كه خواهان پس دادن پرچم های سربازان شكست خورده رومی در جنگ حران (كارهه) در سال 53 پیش از میلاد شده بود از سوی مجلس عالی ایران (مٍهستان) رد شده بود . در جنگ حران هفت لژیون (لشكر) رومی و فرمانده آنان "كراسوس" نابود شده بودند. فرمانده نیروهای ایران در آن جنگ سپهبد "سورنا" بود كه جنگ افزارهای تازه به میدان آورده بود و تاكتیك (تا آن زمان )بی سابقه ای را به كار بسته بود

ماركوس نیز مانند كراسوس یكی از سه عضو شورای عالی امپراتوری روم بود. در جنگ تازه، نیروهای ایرانی به فرماندهی فرهادچهارم، شاه انتخابی وقت، از تاكتیك حملات سریع و مكرر سواره نظام سبك اسلحه و كشاندن دشمن به میدانی كه از پیش تهیه شده بود و رها كردن آن در چنگ واحدهای اصلی استفاده كردند و این ارتش عظیم را متلاشی ساختند؛ به گونه كه با دادن 24 هزار كشته و هزاران اسیر فرار كرد و اسیران رومی به منطقه ای كه امروز شهر ارومیه است جهت پرداختن به كار كشاورزی فرستاده شدند. در آن زمان مركز آذربایجان شهری بود كه بقایای آن به تخت سلیمان معروف است. نویسندگانی كه خود شاهد صحنه های جنگ ماركوس و فرهاد چهارم بودند نوشته اند: ماركوس كه زیر ضربات سواره نظام ایران قرار داشت پس از آخرین عقب نشینی كه به او اجازه داده شد از راه دریای سیاه به قلمرو روم بازگردد از فرط ناراحتی و با مشاهده وضع آشفته سربازان خسته و گرسنه رومی به گریه كردن و اشك ریختن افتاده بود. اكتاویوس درصدد جمع آوری قوا برای جبران این شكست برآمد، ولی موفق نشد و پس از آن، روم دچار اختلافات داخلی شد و اكتاویوس كه بعدا سنای روم به او لقب "اوكوستوس" داد مجبور شد كه با ماركوس (شكست خورده از ایران) كه دلبندی به كلئوپاترا، وی را مقیم مصر كرده و به مصوبات سنا توجه نمی كرد بجنگد و از فكر جنگ با ایران خارج شود. در جنگ دو رقیب كه در منطقه آكتیوم صورت گرفت و نبردی دریایی بود، ناوگان مشترك ماركوس و كلئوپاترا شكست خورد و طبق نوشته "پلوتارك" ،پس از عقب نشینی آن زن و شوهر به مصر، نخست ماركوس و سپس كلئوپاترا خودكشی كردند. دو ابر قدرت زمان، ایران و روم، بعدا اختلافات خود را بر سر ارمنستان كه پادشاه آن باید یك شاهزاده ایرانی می بود حل كردند و تا 71 سال میان دو امپراتوری برخورد نظامی چشمگیری روی نداد


روز هجدهم مرداد

سالروز پیروزی ارتش ایران و تصرف تنگه ترموپیل
سال 480 پیش ازمیلاد، واحدهای كوهستانی ارتش ایران - تنها ابر قدرت بر روی کره زمین در آن زمان - در جریان لشكركشی خشایارشا به یونان و اروپای جنوبی، پس از یک رشته جنگ شدید در ارتفاعات مشرف بر تنگه ترموپیل واقع در شمال یونان، سربازان اسپارت و «تسپی ان» ها از جمله «لئونیداس» شاه اسپارت را نابود و راه را برای عبور واحدهای پیاده و سوار امپراتوری باز و بی خطر كردند تا به سوی آتن به پیشروی خود ادامه دهند. خشایارشا كه در صحنه نبرد بود پس از این كه واحدهای كوهستانی ارتش ایران از جمله هزار مرد از منطقه پكتیا (این ایالت خاوری ایران آن زمان، هنوز به همین نام است و در مشرق افغانستان قرار دارد) اسپارتی ها را درمحاصره گرفتند؛ به لئونیداس پیشنهاد كرد كه راه را برای فرار او و باقیمانده سربازانش باز می گذارد تا فرار كنند، ولی قانون اسپارت عقب نشینی و تسلیم سرباز را منع كرده بود. بنابراین، اسپارتی ها به جنگ ادامه دادند و همه آنان جان دادند تا به قانون میهن خود وفادار مانده باشند

نوشته اند كه خشایارشا [پسر و جانشین داریوش بزرگ ،نوه كوروش بنیادگذار كشور ایران و شوهر «استر» كه در همدان مدفون است] از سربازانش خواسته بود كه یكی از اسپارتی ها را زنده دستگیر كنند تا برود و خبر این شكست را به آتنی ها بدهد. یونانیان در نبردگاه ترموپیل یک مکان یادبود برای لئونیداس ایجاد کرده اند که مجسمه او و آخرین اظهاراتش در آنجا قرار داده شده است و محلی است برای بازدید گردشگران. ارتش ایران پس از عبور از تنگه ترموپیل شهر آتن را تصرف كرد. مقاومت لئونیداس در ترموپیل و تاخیر پیشروی ارتش ایران، به فرماندهی کل یونانیان این فرصت را داده بود که آتن را از سکنه اش تخلیه کند و آنان را به جزایر امن منتقل سازد. خشاریارشا در جریان همین لشكر كشی، در سرزمین یونان یك آبراه نسبتا طولانی ساخت تا كشتی ها مجبور نشوند شبه جزیره را كه دریایی توفانی آن را در برگرفته است دور بزنند. بقایای این آبراه اخیرا كشف، و نشان می دهد كه ایرانیان 2 هزار و 484 سال پیش در علم مهندسی تا چه حد پیشرفت داشتند

پاره ای از مورخان قرن 20 با محاسبات تازه تقویمی، پایان جنگ ترمومیل را دهم اوت سال 480 پیش از میلاد ذکر کرده و نوشته اند که این نبرد سه روز طول کشیده بود که قبلا نوشته شده بود : دو روز «هرودوت» دركتاب 9 جلدی خود زیر عنوان «جنگ پارسی ها» جزئیات جنگهای ایرانیان از آغاز كار تا پایان لشكركشی خشایارشا به یونان را شرح داده است. دانش تاریخنگاری (هیستریوگرافی) در جهان با همین نوشته های هرودوت (جنگ پارسی ها) آغاز شده است. با وجود این، ارقامی كه هرودوت از نیروهای ایران و كشتی های جنگی خشایارشا در حمله به یونان به دست داده به نظر اغراق می آید. اسناد دیگر، این ارقام را به مراتب كمتر از آنچه را كه هرودوت نوشته، نشان می دهد

درگیری اقلیت مجلس با رضاخان رئیس الوزراء
سال 1303، درگیری اقلیت مجلس شورای ملی با ژنرال رضاخان رئیس الوزراء و وزیر جنگ كه از هفتم مرداد ماه 1303 (اوت 1924) آغاز شده بود در این روز شدت یافت. اقلیت مجلس از جمله ملك الشعراء و مدرس، رضاخان را با عناوین اینكه نسبت به قانون اساسی بی اعتنا شده و در امور داخله و خارجه از یك سیاست نادرست پیروی می كند، استیضاح كرده بودند. روز هشتم مرداد بیشتر روزنامه های تهران كه تحت نفوذ دولت (قوه مجریه) بودند اتهامات اقلیت را نادرست خواندند و «استیضاح» را «افتضاح» نامیدند. این وضعیت تا هفدهم مرداد ادامه یافت. در این مدت بسیاری از مدیران نشریات مخالف سردار سپه و دیگر مخالفان مورد تهدید قرار گرفته و یا بازداشت شده بودند. در این روز كه قرار بود به استیضاح رسیدگی شود پیش از تشكیل مجلس، عده ای به منازل اعضای اقلیت مجلس از جمله حائری زاده و مدرس رفته و آنان را كتك زده بودند و بنابراین از میان امضاء كنندگان استیضاح، تنها ملك الشعراء بهار در جلسه مجلس حضور یافته بود. استیضاح مطرح نشد و بایگانی گردید . رئیس الوزراء (رضاخان) تقاضای رای اعتماد كرد و به اتفاق آراء تایید شد. سردار سپه پس از این پیروزی تصمیم به تشكیل كابینه تازه گرفت

اعتراض کوشندگان ملی به قرارداد امینی - پیج
سال 1333، 33 نفر از کوشندگان ملی در نامه ای سرگشاده خطاب به مجلسین سنا و شورا مراتب اعتراض خود را نسبت به قرارداد کنسرسیوم معروف به امینی - پیج اعلام کردند. در میان امضاء کنندگان اسامی زیر مشاهده میشد: علامه دهخدا، آیت الله حاج سید رضا زنجانی موسس نهضت مقاومت ملی، سید رضا فیروزآبادی، دکتر عبدالله معظمی، اللهیار صالح، دکتر شمس الدین امیر علائی، خلیل ملکی، حسن صدر، مهندس بازرگان، نصرت الله امینی، دکتر شاپور بختیار و محمد نخشب


روز نوزدهم مرداد

تاسیس خبرگزاری پارس
سال 1313 (1934)، خبرگزاری پارس آغاز بكار كرد تا تصمیمات دولت، مذاكرات و مصوبات مجلس، فعالیتهای سازمانهای دولتی و غیر دولتی و افراد را به ایرانیان و سایر ملل گزارش كند و اخبار « مطلق، موثق و مهم» سایر ملل را برای استفاده ایرانیان به رسانه های كشور برساند. رضا شاه پس از دیدار از تركیه و مشاهده طرز كار خبرگزاری آناتولی در صدد تاسیس یك خبرگزاری مشابه در ایران برآمده بود و آژانس پارس (خبرگزاری پارس) كه امروز 70 ساله می شود پا به عرصه وجود گذارد

كار این خبرگزاری از زمان مدیریت نصرت الله معینیان، روزنامه نگار اصفهانی، پیشرفت نمود. وی كه قبلا سردبیر چند روزنامه بود كار تهیه و تنظیم اخبار رادیو را مستقیما برعهده خبرگزاری پارس قرار داد و ناصر شیرزاد (فعلا مدیر یك خانه كتاب فارسی و كتابهای دارای مطالب مربوط به ایران و ایرانی در حاشیه شهر واشنگتن) را به سمت مدیر عامل این خبر گزاری منصوب كرد. خبر گزاری دارای یك سازمان حرفه ای و شرح وظایف و سردبیران جداگانه برای اخبار داخله و خارجه و سروسهای رادیویی ،بعدا (از سال 1337) تلویزیونی ،مطبوعاتی و سرویس عكس و فیلم شد، به تاسیس دفاتر تهیه و ارسال خبر در كشورهای دیگر پرداخت و سپس ارسال خبر به زبان انگلیسی را بر وظایف خود افزود. با این هدف كه اخبار ملل دیگر را از دست اول بگیرد یك دستگاه مونیتورینگ وسیع دایر كرد كه اخبار رادیوهای سایر كشورها را به زبان اصلی ضبط و ترجمه و پس از تنظیم در اختیار سردبیران مربوط برای بهره برداری قرار می داد تا كمتر متكی به آژانسهای اصطلاحا بین المللی باشند كه مشترك(آبونه) همه آنها از جمله تاس بود. خبرگزاری (با احتساب تفاوت ارزش پولی ریال) با كمتر از یكصدم بودجه امروز دو برابر وظایف فعلی را كه به« ایرنا » تغییر نام داده است انجام می داد ،زیرا كه تنظیم اخبار رادیو و تلویزیون و گزارش های رادیویی ( صوتی ) و نوشتن تفسیر و تهیه رپورتاژ و نیز بولتن های ویژه را هم برعهده داشت. در تهیه و تنظیم اخبار، رعایت موازنه و تعادل بر قرار بود. بررسی پرونده های استخدامی آن زمان كاركنان تحریری خبرگزاری( موجود دربایگانی وزارت ارشاد) نشان می دهد كه افراد با 5 دقیقه تاخیر ورود و یا از قلم افتادگی یك « واو » در جمله و یا كوتاهی در بكار بردن واژه های فارسی به جای لغات بیگانه، اخراج شده بودند. تا اواخر دهه 1340 كاركنان خبرگزاری دستمزدی ( نوعی روزمزد ــ جلسه ای ـ دریافت مزد در پایان هر جلسه كار ) بودند تا در كارخود و امر حضور و غیاب نهایت دقت را بعمل آورند

در دوران پس از انقلاب ،دکتر فریدون وردی نژاد یك دهه بر این سازمان مدیریت نمود و از جمله دانشكده خبر را برای تامین كادر حرفه ای تاسیس نمود. از دیگر اقدامات ایشان تاسیس سه روزنامه به زبانهای فارسی ،انگلیسی و عربی بود. ایشان هدف تاسیس این دانشکده و روزنامه ها را چنین اعلام کرد: به سه قوه حكومتی به یك چشم نگاه كنند، بی طرفی را رعایت و تنها درخدمت ایران، منافع ایرانیان و نظام باشند و به آموزش عمومی جامعه و اطلاع رسانی متعادل و جامع کنند بر این تلاشها باید انتشار چند نشریه دیگر از جمله نشریه ای برای نابینایان با حروف برجسته ویژه و یك سازمان نشر كتاب را باید افزود . اینترنتی شدن خبرگزاری و انتشار اخبار و مطالب به چند زبان دیگر نیز از زمان دکتر وردی نژاد كه تعصب خاص در سرعت و دقت اخبار و تنظیم حرفه ای آنها داشت صورت گرفت. وی در اندیشه تاسیس یك رادیو ـ تلویزیون خبری اینترنتی هم بود و عقیده داشت كه مطالب اینترنتی خبرگزاری به زبان عربی و روسی اگر جامع و و سیع باشد می تواند دهها میلیون خواننده را به خود جلب و از این راه ایجاد تحول كند

تا سال 1350 خورشیدی، خبرگزاری پارس آژانس خبری منحصر به فرد ایران بود. اواخر این سال غلامحسین صالحیار( متوفی) ،روزنامه نگار، یك خبرگزاری برای سازمان رادیو ــ تلویزیون به وجود آورد كه تحت نام واحد مركزی خبر به كار ادامه می دهد. باید دانست كه عباس مسعودی ( بعدا سناتور تهران) موسس روزنامه اطلاعات، كار خود را در سال 1304 با ایجاد یك دفتر خبر رسانی یكنفره به نام مركزاطلاعات آغاز كرده بود. از سال 1379 ،بدون توجه به محدود بودن مشتری، كار تاسیس خبرگزاری ها ی غیر دولتی در ایران از سر گرفته شده و در حال گسترش است و ظرف دو ـ سه سال اخیر به دلیل وجود اینترنت و تسهیل این كار از این لحاظ، بیش از ده خبرگزاری در ایران آغاز بكار كرده است. طبق اظهار یك مقام وزارت ارشاد، از میان آنها تنها هفت خبرگزاری دارای پروانه هستند

انجام رفراندوم جهت انحلال مجلس 17
سال 1332، از 19 تا 21 مرداد این رفراندوم در شهرستانها انجام گرفت. رفراندوم در تهران در 12 مرداد صورت گرفته بود. طی آن متجاوز از 2 میلیون نفر به انحلال مجلس 17 رای داده بودند

نگرانی خانم رایس از ادامه برنامه های هسته ای ایران
سال 2004، بانو « رایس » مشاور ویژه امنیت ملی آمریكا در دور اول حكومت جورج بوش در یك گفت و شنود به شبكه تلویزیونی ان. بی. سی ( متعلق به كمپانی جنرال الكتریك سازنده موتور جت و اشیاء برقی) گفت كه دولت آمریكا نگران ادامه برنامه های هسته ای ایران است. شنبه ( روزپیش از آن ) نیز رسانه های آمریكا گزارش مفصل نیویورك تایمز را كه آمریكا، سه بزرگ اروپای غربی و دوستان آسیایی آمریكا موفق نشده اند از راه دیپلماتیك ایران و كره شمالی را وادار به دست برداشتن از برنامه های اتمی خود كنند وسیعا بازتاب داده بودند. در برابر، ایران اشاره كرده بود كه پیشرفت دردانش فیزیك هسته ای و استفاده مسالمت آمیز از نیروی اتم را كه مقوله ای جدا از تولید سلاح اتمی است دنبال خواهد كرد؛ زیرا كه حق هر ملت است. در همان روز روزنامه اسرائیلی «جروزالم پست» نوشته بود كه ایران سرگرم بهینه سازی موشك شهاب ـ 3 است كه هم اكنون هم قادر به حمل دست كم یك تن ماده منفجره و یا هر نوع كلاهك دیگر به مسافت یكهزار كیلو متر است


روز بیستم مرداد

صلح با ایران
سال 117 میلادی هادریان (هادریانوس) با دولت ایران صلح كرد. وی سه روز پیش از این تاریخ (هشتم اوت) بر جای تراژان امپراتور روم نشسته بود كه در حال جنگ با ایران درگذشته بود . برخلاف تراژان كه از طریق جنگ امپراتوری روم را حفظ می کرد و وسعت می داد، هادریان با مخالفان حكومت رومیان سازش می کرد و یا به راههای دیگری جز جنگ متوسل می شد . برای مثال: برای احتراز از جنگ با مخالفان سلطه روم بر انگلستان كه در شمال این جزیره سكونت داشتند دیواری نظیر دیوار چین میان قسمت متصرفی روم و اراضی غیرمتصرفی كشید. هادریان پس از امضای قرارداد صلح با ایران و صرفنظر كردن از دعاوی تراژان، در 9 ژوئیه سال بعد (118 میلادی) به رم بازگشت و از سنای امپراتوری درخواست رای اعتماد كرد و موفق گردید. خسرو، شاه اشكانی ایران كه در 107 میلادی از سوی مهستان (سنای ایران) به این مقام انتخاب شده بود تا لحظه روی كارآمدن هادریان، بیشتر وقت خود را صرف جنگ با تراژان كرده بود

اخراج سران غیر ملی ارتش
سال 1332، به دستور دكتر مصدق (نخست وزیر و وزیر دفاع) 136 ژنرال و افسر عالیرتبه غیر ملی ارتش به جرم فساد تصفیه و بازنشسته گردیدند

اعلامیه مشترک ایران و شوروی جهت حل اختلافات
سال 1332، در این اعلامیه یادآوری شده بود که اختلافات (مساله طلاها و امور مرزی) توسط هیئتی از طرفین حل وفصل خواهد شد

تبعید غیرقانونی که ایرانیان هرگز آن را فراموش نخواهند کرد
سال 1335 (11 اوت 1965) ،در این روز اقامت اجباری (تبعید) دكتر مصدق در روستای احمد آباد كرج تحت نظر ماموران انتظامی تعیین گردید، وی بدون اجازه مقامات دولتی حق خروج از این روستا را نداشت. دكتر مصدق روز 13 مرداد در آستانه سپری شدن دوران سه ساله محكومیتش به زندان، كه وی و سایر روشنفكران و وطندوستان هرگز این ظلم را قانونی تلقی نكرده اند، از زندان به روستای احمد آباد منتقل شده بود. وی بدون این كه از سوی یك مرجع قضایی محكوم به تبعید شده باشد تا پایان عمر (اسفند ماه 1345) به مدت ده سال و چند ماه در این روستا تبعید غیرقانونی بود

موج اعتراض و تظاهرات«ضد حكومت» در ایران
سال 1357 (1978 )، موج اعتراض و تظاهرات ضد حكومت ایران را فراگرفت كه صحنه های گسترده وخشن آن در اصفهان ،شیراز ،قزوین و تبریز به چشم خورد . متعاقب این تظاهرات ،در اصفهان حكومت نظامی برقرار و فرودگاه این شهر بسته شد و از ساعت هشت شب تا شش بامداد رفت و آمد در معابر عمومی و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع گردید. تلفات رویدادهای 20 مرداد اصفهان 4 كشته و 66 مجروح اعلام و اضافه شد كه در تظاهرات اصفهان به هتل شاه عباس و ساختمانهای دیگر از جمله چندین بانك آسیب وارد آمده است . حکومت نظامی در اصفهان پس از دو روز شکسته شد. داریوش همایون وزیر و سخنگوی دولت در این زمینه گفته بود كه در هر شهری كه از این حوادث روی دهد در آنجا حكومت نظامی برقرار خواهد شد. وی در عین حال تاكید كرده بود كه سیاست دولت مبنی بر فضای باز سیاسی تغییر نخواهد كرد و ادامه خواهد یافت. اعتراضات 20 مرداد چند روز پس از اعلام سیاست فضای باز سیاسی و تصمیم دولت مبنی بر انجام انتخابات آزاد با شركت همه مردم از جمله مخالفان صورت گرفته بود. روزنامه های تهران صفحات اول و بسیاری از صفحات دیگر خود را به انتشار عكسها و گزارشهای مربوط اختصاص داده بودند

تصویب قانون مطبوعات
سال 1358 ه ش، لایحه قانونی مطبوعات به تصویب مجلس شورا رسید . این قانون شامل چهل و یک ماده بود که بعدها در آن اصلاحاتی صورت گرفت . در لایحه قانونی مصوب، موضوعاتی چون تعریف مطبوعات، شرایط کسب امتیاز نشریه، جرایم مطبوعاتی و نحوه رسیدگی به جرایم پیش بینی شده بود

در سال 1286 ه ش.، نخستین قانون مطبوعات در ایران درپنجاه و سه ماده به تصویب رسیده بود. مورخان نوشته اند در عصر ناصرالدین شاه کنت مونت فرت مستشرقی ایتالیایی برای نخستین بار قانونی جزایی را برای ناصر الدین شاه به رشته تحریر در آورد که در آن موادی چند به جرایم مطبوعاتی اشاره داشت. نخستین قانون مطبوعاتی مدون پس از مشروطه به تصویب رسید، لذا چون مطبوعات و آزادی بیان یکی از دغدغه های مشروطه طلبان بود این قانون به عنوان یکی از قوانین نخستین به تصویب رسید. البته این قانون با مخالفت برخی از روزنامه نگاران همچون سید رضا مساوات روبرو شد و او در روزنامه خود با نام مساوات به شدت این قانون را مورد انتقاد قرار داد. آخرین قانون مطبوعات در تاریخ سی ام فروردین سال هزاروسیصدوهفتادونه از تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی گذشت

در ماده دوم این قانون رسالت مطبوعات چنین تعریف شده است: رسالتی که مطبوعات در نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارند عبارت است از

الف ـ روشن کردن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم در یک یا چند زمینه موارد اشاره در ماده یک
ب ـ پیشبرد اهدافی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان شده است
ج ـ تلاش برای نفی مرزبندی‌های کاذب و تفرقه‌انگیز وقرار ندادن اقشار مختلف جامعه در مقابل یکدیگر مانند دسته بندی مردم بر اساس نژاد، زبان. رسوم، سنن محلی
د ـ مبارزه با مظاهر فرهنگی استعماری (اسراف،تبذیر، لغو، تجمل پرستی، اشاعه فحشا و...) و ترویج و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضایل اخلاقی
هـ ـ حفظ و تحکیم سیاست نه شرقی نه غربی
تبصره: هر یک از مطبوعات باید حداقل در تحقق یکی از موارد فوق الذکر سهیم و با موارد دیگر به هیچ وجه در تضاد نبوده ودر مسیر جمهوری اسلامی باشد

تصویب آیین نامه تاسیس موسسات خبری و نمایندگی خبر گزاری های خارجی
سال 1358، هیات وزیران دولت موقت انقلاب اسلامی ایران بنا به پیشنهاد مورخ دوم مرداد 1358 وزارت ارشاد ملی و به استناد بند ط قانون تاسیس وزارت اطلاعات و جهانگردی مصوب تیرماه 1353 ه. ش. ( وزارت ارشاد ملی) آیین نامه تاسیس موسسات خبری و نمایندگی خبر گزاری های خارجی را درایران در چهارده ماده به تصویب رساند


روز بیست و یکم مرداد

سالروز آغاز دفاع مردانه ژنرال آریو برزن از میهن
سال 330 پیش از میلاد، بر پایه یادداشتهای روزانه "كالیستنس " مورخ رسمی اسكندر، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی "پرسپولیس" پایتخت آن زمان ایران، در یك منطقه كوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تكاب در كهگیلویه) با یك هنگ ارتش ایران (1000 تا 1200 نفر) به فرماندهی ژنرال «آریو برزن» رو به رو و متوقف شدند و این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسكندر شده بود كه مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شكست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره كوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده دلیر آن نیز برخاك افتاد. مورخ اسكندر نوشته است كه اگر چنین مقاومتی در گاوگاملا (كردستان كنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شكست مان قطعی بود. در "گاوگاملا" با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز كه درحال پیروز شدن بر ما بودند ؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار كرده بود و «آریو برزن» در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد

دلاوری های ژنرال آریو برزن، یكی از فصول تحسین برانگیز تاریخ وطن ما را تشكیل می دهد و نمونه ای از جان گذشتگی ایرانی در راه میهن را منعكس می كند. آریو برزن و مردانش 90 سال پس از ایستادگی لئونیداس در برابر ارتش خشایارشا در ترموپیل، كه آن هم در ماه اوت روی داد مقاومت خود را به همان گونه در برابر اسكندر آغاز كرده بودند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و آخرین ایستادگی «آریو برزن» در این است كه یونانیان در ترموپیل، در محل برزمین افتادن لئونیداس، یك پارك و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته و آخرین سخنانش را بر سنگ حك كرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از «آریو برزن» ما جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست. اگر به فهرست درآمدهای توریستی یونان بنگریم خواهیم دید كه بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عكس در كنار مجسمه لئونیداس برای یونان هرسال میلیونها دلار درآمد گردشگری داشته است. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به كشورهایشان می برند: ای رهگذر، به مردم لاكونی ( اسپارت) بگو كه ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت كرده باشیم( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد). لئونیداس پادشاه اسپارتی ها بود كه در اوت سال 480 پیش از میلاد، دفاع از تنگه ترموپیل در برابر حمله ارتش ایران به خاك یونان را برعهده گرفته بود

آغاز حکومت محمد شاه
سال 1250 ه. ق.، محمد میرزا به عنوان سومین پادشاه قاجار حکومت خود را در ایران آغاز کرد. وی افراد نالایقی را بر منصب قدرت نشاند که نتیجه آن را می توان در اعطای امتیاز های مختلف به بیگانگان و همچنین هرج و مرج در ایران مورد بررسی قرار داد

انعقاد معاهده نخست پاریس بین ایران و انگلیس
سال 1273ه. ق.، معاهده نخست پاریس میان ایران و انگلستان درپاریس منعقد شد. بر اساس این معاهده افغانستان از تحت الحمایگی ایران خارج گردید

هجوم سیاسی به تاریخچه زبان فارسی
سال 1927 (1306 خورشیدی)، در مسكو اعلام گردید كه زبان تاجیكها كه «فارسی اصیل» است عنصری مجزا از فارسی ایران و زبانی مستقل میباشد! همزمان، به تحریك دولت لندن كه هیچگاه از افغانستان نظر برنمی دارد، یكی دو زبان شناس هم گفتند كه فارسی كنونی از غرب ایران آمده و فارسی افغانی ( دری ـ زبان دربار ساسانیان كه پس از هجوم اعراب در دره آمو دریا محفوظ مانده بود ) زبانی دیگر است!!. حال آن كه می دانیم كه فارسی امروز در خراسان ،نگهبانی شده بود كه در آن زمان تا بدخشان به این نام خوانده می شد.به این ترتیب تاریخچه زبان ملی ما كه از گزند حوادث تاریخ در امان مانده و به همت میهندوستان جان بركف نهاده ای چون یعقوب لیث سیستانی و مرداویز مازندرانی ،تلاش سامانیان درخراسان بزرگتر و زحمات و مرارتهای فردوسی زنده مانده و به ما رسیده است از چند سوی هدف تهاجم سیاسی قرار گرفت و صدای دانشورانمان را بلند كرد . دولت وقت كه سرگرم ساختن ارتش و تحكیم اقتدار حكومت مركزی بود نتوانست در آن زمان اقدامی موثر بعمل آورد و روزنامه نگاران نیز دفاعی نكردند

به دار آویختن میرزا رضا کرمانی
سال 1314 ه.ق.، در دوران پادشاهی ناصر الدین شاه با دول خارجی قراردادهایی بر ضد منافع ایران بسته و امتیازات بسیار کلانی به بیگانگان اعطا گردید. یکی از این امتیاز ها واگذاری انحصاری توتون و تنباکو به تالبوت یا در واقع انگلستان بود . این قرار داد ننگین با مقاومت عمومی و فتوای آیت الله میرزای بزرگ شیرازی فسخ شد. میرزا رضای کرمانی که از شاگردان سید جمال الدین اسد آبادی بود، پس از آنکه هفت ماه ونیم در زندان قجری به سر برد، به خارج از کشور سفر نمود و در آنجا تحت مراقبت سید جمال الدین اسد آبادی قرار گرفت . وی در تاریخ بیست و ششم رجب 1313 ه ق به طرف ایران حرکت کرد در حالی که یک تپانچه پنج لول روسی یه همراه داشت در دوم شوال همان سال وارد شهر ری شد و به دیدار شیخ هادی نجم آبادی شتافت .شاه که در همین زمان مشغول تدارک بر گزاری جشن های پنجاهمین سال سلطنت خود بود به مرقد حضرت عبدالعظیم می رود، میرزای رضای کرمانی در همان روز شاه را در حرم حضرت عبدالعظیم به ضرب پنج گلوله از پای در می آورد اما خود دستگیر شده و در دوم ربیع الاول 1314 ه . ق توسط دستگاه قاجار در میدان توپخانه به دار آویخته می شود

ارائه پیشنهادات استوکس
سال 1330، پس از دیدار از آبادان هیئت استوکس پیشنهادات خود را در هشت ماده ارائه داد

ارائه پرونده متهمین واقعه 9 اسفند به دادگاه تجدیدنظر
سال 1332


روز بیست و دوم مرداد

پایان حكومت غزنویان بر ایران خاوری
سال 1152 میلادی، علاء الدین غور با تصرف غزنه به عمر حكومت 155 ساله غزنویان بر ایران خاوری پایان داد. حد غربی حكومت غزنویان بر ایران، ایالت ری بود. اوج حكومت غزنویان در زمان سلطان محمود بود كه در ربع اول قرن 12 میلادی هندجنوب غربی را در چند حمله متصرف شد و تا ساحل اقیانوس هند پیش رفت و معبد مهم هندوان در شهر سومنات (ایالت گجرات) هند را غارت كرد و ویران ساخت. اگر این حملات سلطان محمود غزنوی به هند صورت نگرفته بود، امروز كشوری به نام پاكستان مركب از مسلمانان هندوستان و تنها به دلیل تفاوت دین وجود نداشت. پاكستان 14 اوت 1947( درست795 سال پس از سقوط غزنویان) به وجود آمد. سلطان محمود دلیل حملات نظامی خود به هند را ترویج اسلام اعلام كرده بود، ولی بیشتر مورخان انگیزه اصلی او از این حملات را كسب زر و عمدتا با غارت معابد هندوها نوشته اند. مهمترین كار سلطان محمود كه باعث بقای شهرت او شده است؛ توجه به ادباء و دانشمندان بود كه با آنان جلسات دیدار منظم داشت و شعراء را تشویق و دلگرم به سرودن شعر فارسی می كرد، ادبیات فارسی در زمان او رونق گرفت. فردوسی كه تنها به خاطر وطنش و عشق به ایرانیان و نه چشمداشت دیگری، شاهنامه (تاریخ منظوم ایران باستان) را سرود و در سال 1025 میلادی فوت شد در زمان سلطان محمود می زیست و در زادگاه خود، توس، زندگی می كرد. به باور برخی از مورخان، جهانی شدن شهرت محمود غزنوی باعث شد كه در هر گوشه از جهان توجه پادشاهان و امیران به مولفان؛ شاعران و هنرمندان، تنها به خاطر باقی ماندن نام خودشان از طریق كارهای آنان افزایش یابد و از این رهگذر ادبیات و هنر نیز رونق یافت كه در عصر حاضر از این لحاظ، رسانه ها جای شاعران و مولفان قدیم را گرفته اند و مقامهای تراز اول هر كشور می كوشند كه هر چه بیشتر از مقاله نگاران و اصحاب قلم را در كنار خود داشته باشند و یا دست كم اسباب رنجش آنان را فراهم نكنند

اعلام بیانیه دولت درباره نتایج رفراندوم در رادیو
سال 1332


روز بیست و سوم مرداد

انحطاط ایران نتیجه خودخواهی
سال 1694 میلادی، 308 سال از زمانی كه وزیر اعظم ایران به وصیت شاه متوفی اعتنا نكرد و مصالح وطن و هموطنان را قربانی خودخواهی هایش كرد و سلطان حسین را كه نه مدیر بود و نه مدبر به شاهی برگزید و باعث یك جنگ داخلی خونین و انحطاط ایران شد می گذرد. شاه سلیمان صفوی كه دارای هفت پسر بود پس از 28 سال سلطنت درگذشت و پیش از آن، وصیت كرده بود: با این كه سلطان حسین فرزند ارشد اوست، به دلیل حجب و كمرویی وعلاقه مندی اش به عزلت و تن آسایی و عدم شایستگی برای اداره امور كشور و نداشتن تجربه در سیاست، به مصلحت مملكت و ملت است كه سلطان مرتضی پسر كوچكتر را شاه كنند، ولی وزیر اعظم و بیشتر درباریان كه مادرانشان گرجستانی بودند!! به منظور رسیدن به مقاصد مادی خود و از دست ندادن قدرت، وصیت شاه متوفی را تحریف كردند و 14 اوت سال 1694 اعلام كردند كه شاه سلیمان وصیت كرده كه بزرگان كشور از میان سلطان حسین صلحجو و آرام و سلطان مرتضی سختگیر و رزمی یكی از انتخاب كنند و از آنجا كه سلطان حسین بزرگتر و مردی حلیم است وی را انتخاب كرده ایم، این انتخاب مغرضانه نابودی كشور را به دنبال داشت. ضعف شاه سلطان حسین و انتصابات نادرست او از جمله سپردن فرمانداری قندهار به یك گرجستانی كه آشنا به آداب و رسوم و خلق و خوی ساكنان محل نبود باعث وقوع جنگ داخلی خونینی شد كه به زوال صفویه و تصرف اصفهان انجامید. میر محمود قندهاری (غلیجانی یا غلیزایی) كه با مختصر نیرویی در اكتبر سال 1713 میلادی اصفهان را تصرف كرد، قبلا دو بار كرمان را متصرف شده بود، یك بار در سال 1709 و بار دیگر در سال 1711 (دو سال بعد از آن) كه بار اول، شهر كرمان به دست قندهاریهای میر محمود غارت شده بود. انتصاب گرگین خان گرجی به فرمانداری قندهار تنها به خاطر به اسلام گرویدن او و نوعی پاداش بود

پایان كامل جنگ دوم
سال 1945 میلادی، مصادف است با پایان جنگ جهانی دوم در همه جبهه ها. در این روز ژاپن در پی دو بمباران اتمی دو شهر خود تسلیم شد. آلمان قبلا شكست خورده بود


روز بیست و چهارم مرداد

انتشار زبده التواریخ
15 سال 1426 میلادی (830 هـ.ق) نورالدین لطف الله اثر معروف خود تحت عنوان «زبده التواریخ» را كه یك تاریخ عمومی است به پایان رسانید. این كتاب در چهار جلد نوشته شده بود، كه دو جلد آن كه مربوط به تاریخ ایران بعد از اسلام است به دست نیامده است. مولف كه به «حافظ ابرو» شهرت دارد در شهر هرات سكونت داشت و مورد توجه و احترام پسر و نوه امیر تیمور بود که علاقه به ادب و دانش داشتند

به قتل رسیدن آیت الله بهبهانی
سال 1328هجری قمری آیت الله سید عبدالله بهبهانی ازعلمای برجسته جهان تشیع و ازرهبران نهضت مشروطه به قتل رسید. نخستین حرکت وی در حوزه مبارزه با نظام شاهی مظفر الدین شاه، انجام هجرت صغری بود. پس ازهجرت صغرا ، وی وآیت الله طباطبایی و برخی ازروحانیان دیگر اعتراضات سیاسی خود را از طرق دیگر ادامه دادند که ازآن جمله می توان به هجرت کبری اشاره کرد. از وی مجموعه ای در25 باب درباره مسائل فقهی به جای مانده است

تصویب لایحه الغا, عوارض دهات
سال 1331، لایحه الغاء عوارض دهات، اولین لایحه قانونی دکتر مصدق بر اساس قانون اختیارات تصویب شد. به موجب این قانون اخاذی هرگونه عوارض از روستائیان از قبیل گوسفند، بره، مرغ،روغن، بوته و مالیات سرانه و امثال آن و نیز گرفتن بیگاری توسط مالکین ممنوع شد

پیام دکتر مصدق بمناسبت رفراندوم دایر بر انحلال مجلس 17
سال 1332

جلسه جهت پیشگیری از کودتای قریب الوقوع
سال 1332، این جلسه در خانه دکتر مصدق و با شرکت دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کشور، سرتیپ تقی ریاحی رئیس ستاد ارتش تشکیل گردید

بركناری غیرقانونی دكتر مصدق از نخست وزیری ایران
سال 1332 ه.ش. (1953 میلادی) شاه نامه بركناری دكتر مصدق را از نخست وزیری ایران امضاء كرده بود و با همسرش ثریا در رامسر بسر می برد. نامه بركناری دكتر مصدق و نامه انتصاب سرلشكر بازنشسته زاهدی به نخست وزیری كه هر دو مغایر قانون اساسی بود، به صورت محرمانه امضاء شده بود و نمایندگان مجلس و مردم از آن آگاه نبودند. شاه به رامسر رفته بود تا پس از افشاء این اقدامش در صورت وقوع حوادثی در تهران دور از پایتخت باشد و بتواند به راحتی از كشور خارج شود. قانون اساسی آن زمان، بركناری نخست وزیر را در دست مجلس شورای ملی پس از رای عدم اعتماد به او قرارداده بود و انتصاب نخست وزیر تازه نیز باید پس از ابراز تمایل مجلس به او صورت می گرفت. نظام حكومتی ایران براساس قانون اساسی سابق، نظامی «پارلمانی» بود، بنابراین بركناری دكتر مصدق مخصوصا پس از كناره گیری بسیاری از نمایندگان مجلس و تایید انحلال دوره مجلس در رفراندوم، غیرقانونی بود. در پانزده اوت چند تن از افسران از جمله پاره ای كه توسط دكتر مصدق بازنشسته شده بودند و عده ای از سیاستمداران از جمله عبدالرحمن فرامرزی (نویسنده) در گوشه ای محرمانه ]طبق گزارش ها، باغ مصطفی مقدم[ چگونگی كودتا بر ضد حكومت مصدق را بررسی كردند. هنوز نامه بركناری دكتر مصدق به او ابلاغ نشده بود که در شب آن روز، دو تن از همكاران دكتر مصدق (زیرك زاده و حق شناس) توسط افراد گارد شاه دستگیر شدند و سرتیپ مدبر رئیس جمهور شهربانی كل تحت فشار قرار گرفته بود كه برای تضعیف دولت دكتر مصدق از كار خود كناره گیری كند و او پذیرفته بود. این حوادث به روزهای قبل از کودتای 28 مرداد برمیگردد

دستگیری دکتر فاطمی، مهندس حقشناس و مهندس زیرک زاده
سال 1332، پس از کودتای 28 مرداد افراد گارد سلطنتی شبانگاه دکتر حسین فاطمی وزیر خارجه، مهندس جهانگیر حقشناس وزیر راه و مهندس احمد زیرک زاده از رهبران حزب ایران را با ضرب و شتم در نیمه شب در منزلشان بازداشت و به لشکر گارد منتقل کردند


روز بیست و پنجم مرداد

آغاز حكومت قراختائیان بر كرمان
سال 606 ه.ش. (1227 میلادی)، تركان قراختائی كه اصل آنان از مناطق شمال شرقی ماوراءالنهر است از روزی چون امروز حکومت بر كرمان را آغاز کردند. براق حاجب (قتلغ خان) غیاث الدین پیرشاه حكمران كرمان را كشت و سلسله قراختائیان كرمان را تاسیس كرد. در آن زمان كرمان ،مكران ( سراسر بلوچستان تا مرز ایالت سند) و قسمتهای دیگری از جنوب شرقی ایران كه یك قلمرو ایالتی را تشكیل می دادند تحت سلطه غیاث الدین بود. كرمانی ها با داشتن دهها سال حاكم ترك ( سلجوقی و قراختایی ) حتی یك واژه تركی یاد نگرفته و بكار نبرده اند. سلطان جلال الدین خوارزمشاه در تفلیس بود كه از قتل غیاث الدین آگاه شد و برای تنبیه «براق» هفده روزه خود را از گرجستان به كرمان رساند. با وجود این , براق باقی ماند. سلطان جلال الدین كه او هم از طایفه تركان بود در سال هزارودویست وسی میلادی در منطقه رضائیه به دست كردها كشته شد. تاریخ از او به عنوان مردی جنگی ولی فاقد تدابیر كشور داری و مدیریت یاد می كند. «براق» پس از هفت سال حكومت بر كرمان درگذشت و مرگ ابو حامد كرمانی مولف و عارف معروف چهار سال پس از فوت براق در سال 1238 میلادی اتفاق افتاد. این وقایع همزمان با جنگهای صلیبی و لشكركشیهای پی در پی اروپاییان به خاورمیانه به منظور تصرف بیت المقدس صورت گرفت

اعلام رسمی انحلال مجلس هفدهم از جانب نخست وزیر
سال 1332، دکتر مصدق انحلال رسمی مجلس هفدهم را به طور رسمی اعلام کرد و دستور شروع انتخابات دوره 18 قانونگزاری را صادر کرد

نامه عزل مصدق از نخست وزیری
سال 1332 (1953)، سرهنگ نصیری فرمانده واحد گارد سلطنتی نامه شاه مبنی بر عزل دكتر محمد مصدق از نخست وزیری ایران را سه روز پس از امضاء در ساعت سه بامداد 16 اوت = 25 مرداد به خانه وی واقع در خیابان كاخ رسانید كه توسط ماموران محافظ خانه دستگیر و بازداشت شد. مطابق قانون اساسی، مجلس باید نخست وزیر تعیین می کرد، نه شاه . بنابر این عمل شاه غیرقانونی اعلام و شروع کودتا تلقی شد. در ساعت شش صبح اعلامیه مربوط به چگونگی کودتا تهیه،ُ در ساعت 7 صبح از رادیو پخش گردید و از هیئت دولت برای تشکیل جلسه دعوت بعمل آمد

بازداشت دست اندرکاران کودتا
سال 1332، عده ای از نظامیان و غیرنظامیان دست اندر کار کودتای 25 مرداد 1332 بازداشت شدند. اطلاعیه ای نیز جهت دستگیری سرلشکر زاهدی که مخفی بود صادر گردید

نخستین فرار محمد رضا شاه از ایران
سال 1332، چند ساعت بعد از شکست کودتای 25 مرداد شاه، پس از اطلاع از ماجرا، با همسر خود ثریا از طریق فرودگاه رامسر عزم خروج از كشور را كرد و به بغداد رفت، زیرا كه واحد گارد او خلع سلاح، دستور احضار سرلشكر بازنشسته زاهدی ( که شاه او را نخست وزیر کرده بود) و جمع دیگری صادر شده بود. روسای مجلسین و نخست وزیر دکتر مصدق از تصمیم شاه مبنی بر خروج از کشور بیخبر بودند. بدنبال این خروج ناگهانی شاه از کشور كار جمع آوری عكسهای شاه از ادارات دولتی هم آغاز گردید. این نخستین بار بود که شاه از ایران می گریخت . این واقعه هنگامی اتفاق افتاد که بیش از یکسال از وقایع 30 تیرماه سال 1331 می گذ شت. دراین روز با قیام مردم ،محمد رضا پهلوی مجبور شد با عزل قوام از پست نخست وزیری ،پس از رای اعتماد مجلس به دکتر مصدق، وی را به ریاست دولت منصوب کند. زیرا مصدق به دلیل اختلاف با شاه در مورد پست وزارت جنگ ،استعفا کرده بود . این اختلافات با دربار پس از آن نیز ادامه پیدا کرد تا آن حد که محمدرضا شاه مجبور به ترک کشور شد

،سروان داورپناه و سروان فشاركی دو افسر محافظ دكتر مصدق كه در سال 1358 جزئیات و چكونگی براندازی 28 مرداد را كه خود شاهد آن بودند برای درج درتاریخ بیان كردند چنین اظهار داشتند: طبق اظهارات سروان داورپناه، دكتر مصدق كه به حمایت قاطع مردم از خود و ایستادگی آنان در برابر زور اطمینان كامل داشت اجازه نداد كه 26 مرداد هواپیمای حامل شاه كه از كشور فرار می كرد از سوی نیروی هوایی سرنگون شود و با درخواستهای آخرین روز سرتیپ ریاحی درمورد عدم تغییر رئیس شهربانی و نیز استقرار واحدهای تیپ زرهی در اطراف خانه خود و همچنین تقاضای حزب توده مبنی بر تحویل اسلحه به افراد آن حزب موافقت نكرد

از آنجا که این خروج از کشور بدون اطلاع مسئولان کشور صورت گرفته بود دكتر فاطمی وزیر امور خارجه وقت خروج بدون اطلاع شاه را از كشور را «فرار» او اعلام کرد و تاکید کرد که این عمل شاه به منزله استعفای او است. وی به نمایندگی های ایران در كشورهای دیگر دستور داد كه سراغ وی نروند. در پی اعلام خروج شاه از كشور، مردم به خیابانها ریختند و مجسمه های او و رضا شاه را پایین آوردند. گروهی از مردم نیز در گوشه و كنار از جمله میدان بهارستان تشكیل اجتماع داده و خواستار نظام جمهوری و لغو سلطنت شدند. در همین روز كاخ های سلطنتی مهر و موم شد و برنامه دعا به جان شاه در پادگانها لغو گردید. شاه در بغداد مورد پذیرائی ملک فیصل پادشاه عراق قرار گرفت و سفیر کبیر ایران مظفر اعلم بنا بر دستور وزارت خارجه از دیدار با شاه و پیشواز او خودداری کرد. بتاریخ 26 مرداد نیز که شاه و ملکه ثریا وارد رم شدند، وزیر مختار ایران غلامعلی خواجه نوری، نظام السلطان، از پذیرائی آنان خودداری کرد

برگزاری میتینگ در حمایت از دولت دکتر مصدق و در باره فرار شاه
سال 1332، بعدازظهر این روز این میتینگ بزرگ و پرجمعیت در میدان بهارستان و سراسر خیابان شاه آباد تشکیل شد. در این اجتماع دکتر فاطمی، دکتر علی شایگان و مهندس رضوی صحبت کرند

بازداشت و اعدام سپهبد نصیری
سال 1357، 25 سال و شش ماه پس از براندازی 28 مرداد، دربهمن ماه 1357 ،دو ــ سه روز پس از پیروزی انقلاب در بازجوئی از سپهبد نصیری ،مواردی از سئوالات مربوط به نقش او در براندازی دكتر مصدق، كه از سوی یاران مصدق كه در دولت موقت عضویت داشتند بعمل آمد. نصیری در نخستین دسته اعدامی ها قرار گرفت. نظام سابق در ماههای آخر عمر خود جمعی از مقامات پیشین از جمله نصیری را با هدف آرام كردن مردم بازداشت كرده بود كه پس از پیروزی انقلاب بسیاری از آنان در همان بازداشتگاه به دست انقلابیون افتادند و بیشترشان اعدام شدند

کشف کودتای نوژه و اعدام یك سپهبد و 14 تن دیگر
سال 1359، خبر گزاری پارس كه هنوز به «ایرنا» تغییر نام نداده بود حكم شعبه اول دادگاه انقلاب در باره 15 تن را كه روز پیش اعدام شده بودند به روزنامه های تهران داد در این گزارش، از این عده به عنوان یاغیان بر امام عادل و قیام علیه جمهوری اسلامی كه از حمایت آمریكا و اسرائیل بر خوردار بودند نام برده شده بود. گزارش نشانه می داد كه این گروه از جمله كسانی بودند كه 18 تیر1359 دست به یك كودتای نافرجام زده بودند و محاكمه آنان روزهای هجدهم تا بیستم مرداد انجام و جملگی مفسد فی الارض تشخیص داده شدند و اعدام گردیدند. اسامی این دسته چنین گزارش شده بود: سپهبد سعید مهدیون رهبر كودتا ،سرهنگ دوم احمد آزموده ،سرگرد كورس آذرتاش ،سروان هرمز زمانپور، ستوان شكرالله احمدی ، استوار قاسم نقیب زاده ،استوار جمشید بختیار ،نظامی غلامحسین خرقانی خوب ،نظامی محمود كیانی ،ذبیح الله مومنی ،منصور كتیرلو ،مرتضی فرحپور، منصور ساجدی، علی اكبر عوض زاده ،و اسماعیل عرب شیرازی

قطع مستمری بازنشستگان دولت مقیم خارج
سال 1359، یكی از اقدامات رجائی در طول ریاست دولت صدور بخشنامه ای بود كه به موجب آن مستمری بازنشستگان دولت كه به خارج رفته بودند بدون توجه به عائله تحت تكفل آنان در ایران قطع شد . برقراری مجدد مستمری موكول به بازگشت فرد بازنشسته و پس از تایید وزارت اطلاعات شد. سالها بعد از جنگ كه برخی از بازنشستگان باز گشتند و مطالبه مستمری خود را كردند ،بدون احتساب تورم و حبس پول ،پس از دوندگی بسیار برهمان میزان سابق به آنان پرداخت شد كه ارزش زیادی نداشت و بسیاری از آنان حق خود را به اعتراض محفوظ داشته اند


روز بیست و ششم مرداد

برنامه لشكركشی به تهران در صورت شكست كودتا
سال 1332 (1953)، در حالی كه فعالیت های خارجیان برای براندازی حكومت دكتر مصدق در جریان بود، تماسهایی با فرماندهان لشكرهای استانها برای لشكركشی احتمالی به تهران- در صورت شكست طرح كودتا- آغاز شد. در اصفهان، اردشیر زاهدی از جانب پدرش با پاره ای از افسران لشكر اصفهان تماس گرفت و معاون لشكر به او وعده اعزام نیرو به تهران داد. در كرمانشاه نیز سرهنگ بختیار فرمانده تیپ دعوت زاهدی برای لشكركشی به تهران را پذیرفت و به واحدهای این تیپ آماده باش داد. در این میان خبر رسید كه شاه و ثریا از بغداد به رم رفته اند تا در آنجا منتظر حوادث باشند


روز بیست و هفتم مرداد

چرا طرح براندازی حكومت دكتر مصدق به اجرا درآمد؟
سال 1332 (1953)، خیابانهای تهران پس از چند روز تظاهرات صدها هزار نفری نسبتا خلوت بود، زیرا شب پیش از آن "لوی هندرسون" سفیر آمریكا كه از خارج به تهران بازگشته بود به دیدار دكتر مصدق كه در منزل بود شتافته بود و به او متذكر شده بود كه تظاهر كنندگان اتباع آمریكا را آشكارا تهدید می كنند و اگر تظاهرات [ضد شاه و ضد استعمار و سلطه] ادامه یابد دولت آمریكا ایران را "منطقه ناامن" اعلام خواهد كرد و اتباع خود را از اینجا خارج خواهد ساخت. با این كه دكتر مصدق متوجه طرح نقشه بر ضد خود بود، از مردم خواست كه از تظاهرات دست بردارند و به ماموران انتظامی هم دستور داد كه مانع ادامه تظاهرات شوند و این همان وضعیتی بود كه طراحان نقشه براندازی آرزوی آن را داشتند. هندرسون پس از براندازی ،معاون وزارت امورخارجه آمریكا شد. مولفانی كه بعدا در این زمینه كتاب نوشته اند متذكر شده اند كه اگر كارگران دو كارخانه هم در خیابانها بودند، توطئه 28 مرداد نمی توانست به این آسانی به نتیجه برسد - دكتر مصدق در صفحه 182 خاطرات خود نوشته است كه هندرسون مانند "گریدی" سفیر سابق آمریكا در تهران بی نظر نبود و به همین سبب "ایدن" مقام انگلیسی در كتابش از او سپاسگزاری كرده است. همان ایدنی كه نوشته است جنبش مصدق نفوذ ما را در خاورمیانه متزلزل كرده و ادامه حكومت او بر ایران برای انگلستان بسیار ناگوار است. توطئه های انگلستان برای بركنار ساختن حكومت دكتر مصدق و فشار این دولت به دولت آمریكا در انجام آن از همان نخستین روز ملی شدن صنعت نفت آغاز شده بود، ولی "ترومن" رییس جمهوری وقت آمریكا تا روزی كه بر سركار بود (20 ژانویه 1953 مطابق با 30 دی ماه 1331) تسلیم نظر چرچیل ،نخست در حمله نظامی به ایران از بصره و تصرف مناطق نفتخیز ،و سپس براندازی دكتر مصدق نشد، زیرا كه از قضاوت تاریخ می ترسید كه یك دولت ملی و دمكراتیك را ساقط كرده است. اما پس از این تاریخ كه حكومت آمریكا به دست حزب جمهوریخواه (ژنرال آیزنهاور) افتاد ورق برگشت

استیو نی ال تاریخدان آمریكایی در تالیف 368 صفحه ای خود، هری و آیك، ترومن و آیزنهاور را از لحاظ تشابه و تضاد در سیاست و اندیشه و سلیقه بررسی كرده و در آن قسمت كه مربوط به براندازی دكتر مصدق است چنین نوشته است: اختلاف نظر ترومن و آیزنهاور بر سر حذف دكتر مصدق زیاد بود. ترومن (از حزب دمكرات) زیر فشار انگلیسی ها كه می خواستند دولت دكتر مصدق بر هر ترتیب حتی با لشركشی بركنار شود نمی رفت، اما آیزنهاور (از حزب جمهوری خواه) از همان آغاز زمامداری در ژانویه 1953 در این براندازی تسلیم نظر انگلیسی ها شد. ترومن بارها به انگلیسی ها گفته بود كه برانداختن دولتی كه برگزیده مردم و محبوب آنان است قضیه ای نیست كه به فراموشی سپرده شود و روزگاری پاسخ آن را با بهای سنگین باید داد، زیرا كه "تاریخ" و حافظه مردم را نمی توان پاك كرد. مولف در صفحات 296 و 297 كتاب خود پاسخ كتبی آیزنهاور به گوشزد برادر خود "ادگار" كه حرفهای مردم را برایش نوشته بود به عنوان سند به این شرح چاپ كرده است: در ژانویه 1953 ما با خطر فوری از دست دادن ایران، واقع در منطقه ای با 60 درصد ذخایر نفت جهان، رو به رو بودیم و اینك این تهدید را عمدتا از میان برداشته ایم و ... كه اشاره به براندازی حكومت مصدق در 28 مرداد (19 اوت 1953) است

مورخان فرصتهایی را كه در زیر می آید باعث اقدام مشترك آمریكا و انگلستان و عاملان داخلی آنها در براندازی حكومت دكتر مصدق در 28 مرداد 1332 قلمداد كرده اند
الف - مرگ ناگهانی استالین و خروج كرملین از انسجام پیشین
ب - پایان جنگ كره و كاهش گرفتاری های دولت آمریكا
پ - روی كار آمدن ژنرال آیزنهاور در آمریكا كه سعی داشت هر چه زودتر حلقه محاصره شوروی با مهره گمشده ایران تكمیل شود و آمریكا در منافع نفتی ایران شریك گردد
ت - سخت شدن اوضاع اقتصادی ایران بر اثر طولانی شدن محاصره این كشور توسط انگلستان كه روی زندگانی روزمره مردم تاثیر منفی گذارده بود و باعث دلسردی پاره ای از آنان شده بود
ث - خریده شدن چند سیاستمدار و گروهی از نشریات كه باعث اخلال در صفوف ملیون شده بود
ج - آشنایی كامل ماموران اعزامی سیا (سازمان مركزی اطلاعات آمریكا) با سران و گردانندگان اوباش و اراذل تهران كه عوامل انگلستان معرفی كرده بودند و جمعی از افسران كه توسط مستشاران نظامی آمریكا در تهران انتخاب شده بودند.
چ - تكمیل شدن كار شناسایی هواداران قسم خورده و محافظان دكتر مصدق و توانایی آنان به دفاع، آزمایش استعداد اطلاعات شهربانی كشور با ربودن رئیس آن و كشف ضعف آن در جمع آوری اطلاعات
ح - موافقت انگلستان با شریك كردن آمریكا در بهره برداری از نفت ایران و سپردن جای نفوذی اش به آن دولت در ایران آینده، حصول توافق كامل میان دو دولت
خ - تزلزل روز افزون شاه و بیم تسلیم شدن او به خواستهای دكتر مصدق كه در آن صورت برگ برنده بازی برای همیشه از دست می رفت
د - ترس از جهانی شدن جنبش ناسیونالیستی دكتر مصدق كه نمونه اش در مصر آشكار شده بود و ترس همیشگی استعمار از ناسیونالیسم یعنی عامل ضد دخالت خارجی و ضد استثمار و تحقیر ملت

بازداشت اعضای شورای مرکزی جبهه ملی سوم و کمیته سازمان دانشجویان جبهه ملی ایران
سال 1344، از جمله بازداشت شدگان سازمان دانشجویان جبهه ملی میتوان از بیژن جزنی مسئول چاپ نشریه پیام دانشجو، مصطفی ملاذالشریعه نماینده دانشکده پزشکی، داریوش محقق زاده نماینده دانشکده علوم، شیرین صور اسرافیل نماینده پلی تکنیک، صدرائی نماینده دانشکده فنی دانشگاه تهران، بهمن پور شریعتی نماینده دانشکده ادبیات، منوچهر محمدی شجاع نماینده دانشکده حقوق و منوچهر تقوی بیات نماینده دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران را نام برد

انتشار عكس قدیمی دكتر مصدق با سادچیكف سفیر شوروی
سال 1332، روزنامه های غرب در آستانه براندازی 28 مرداد عكس قدیمی از دكتر مصدق با سادچیكف سفیر شوروی در تهران را به نشانه صمیمیت رهبر وقت ایران با دولتهای چپگرا و سوسیالیست چاپ كرده بودند تا هرگونه اقدامی بر ضد وی توجیه شود، حال آن كه دولت وقت شوروی در زمان حكومت مصدق كه ایران به علت تحریم اقتصادی نیاز به پول داشت حاضر نشد طلاهای ایران پس بدهد ولی پس از بازگشت شاه به قدرت آتها را مسترد داشت. سادچیكف در دهه 1980 مشاور دولت كمونیستها در افغانستان شده بود

راههایی كه به 28 مرداد ختم شد از دیدگاه دین آچسن
دین آچسن دولتمرد معروف آمریكایی كه در جریان جنگ جهانی دوم از دستیاران دو رئیس جمهوری این كشور بود، از سال هزارونهصدوچهل ونه تا 1953، در حساسترین سالهای قرن بیستم وزارت خارجه آمریكا را بر عهده داشت و در سال 1971 درگذشت، سه كتاب از خود به یادگار گذارده كه به تازگی چیس، از محتویات این سه كتاب و اسناد تازه و یادداشتهایی كه به دست آورده یك مجموعه تهیه نموده به نام "كتاب روی نوار ضبط صوت" مركب از 16 نوار 90 دقیقه ای
كه به شماره استاندارد بین المللی 0-7366-5554-9 ثبت و توزیع شده اند. در این نوارها حقایق فراوان درباره جنگ دوم، جنگ كره، پیروزی كمونیستها در چین، جنگ "هوشی مین" با فرانسه، قرار گرفتن دلار به جای طلا، منظور از تاسیس بانك جهانی و صندوق بین المللی پول، ناتو، احیاء آلمان و ژاپن و ... وجود دارد و در همه این نوارها از ایران نام برده شده است. مخصوصا نوارهای چهارم و پنجم. در این دو نوار آمده است كه پس از اشغال ایران توسط روسیه، انگلستان و آمریكا قرار بود كه بعد از پایان جنگ، با حفظ تمامیت ایران، یك هیات امناء مركب از این سه كشور امور ایران را زیرنظر داشته باشد! نفت ایران در اختیار انگلستان، نفت سعودی در كنترل آمریكا و نفت عراق و نفت احتمالی كویت در اختیار شركتهای انگلیسی و آمریكایی باشد كه پس از جنگ دو عامل باعث شد كه ایران از قرار گرفتن زیر نظر هیات امناء سه گانه برهد. یكی مخالفت شدید "جورج كنان" استاد تاریخ، نویسنده و دیپلمات آمریكایی با آن بود كه افكار او سیاست بعد از جنگ آمریكا را شكل داده و باعث انحلال شوروی، شكست كمونیسم و ابر قدرت شدن آمریكا شده است. "كنان" ضمن تاكید این نكته به ترومن جانشین روزولت كه آرزوی روسها از زمان پتركبیر رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس بوده و در صورت تشكیل هیات امنای سه گانه؛ استالین ایران، عراق و تركیه را خواهد بلعید، وی را از وارد بحث شدن در این قرارداد كه با روزولت گذارده شده بود منصرف ساخت و عامل دوم تعلل روسها از تخلیه ایران از نظامیان خود پس از پایان جنگ بود كه كار به اخطار آمریكا و طرح موضوع در شورای امنیت و نیز فریب روسها توسط قوام السلطنه كشید

لازم به یادآوری است كه انگلستان و روسیه، در اوایل قرن بیستم هم با میانجی گری فرانسه، عملا ایران را میان خود به دو منطقه نفوذ قسمت كرده بود. پس از جنگ، استالین خواهان تسلط بر تنگه های تركیه بود و در بسیاری از كشورها از یونان و تركیه تا ایتالیا همه جا جنگ داخلی به راه افتاده بود. به دلیل فقر عمومی و پیدایش یك طبقه ثروتمند كه از رهگذر جنگ و تورم پولدار شده بودند در همه كشورها از جمله آمریكا، كمونیسم هواداران فراوان پیدا كرده بود

جورج كنان راه حل مسئله را به این صورت ارائه داد و گفت: استالین همانند یك رودخانه است و نمی شود با رودخانه مذاكره كرد كه فرضا طغیان نكند. باید در برابر رودخانه سد ایجاد كرد و آن را تحت كنترل درآورد. استالین به علت افراط در دود كردن سیگار و عصبی مزاج بودن عمر طولانی نخواهد كرد و جانشینان او مردان ضعیفی خواهند بود و برای كاهش توجه مردم به كمونیسم باید این راهها را رفت: ارتقاء سطح زندگی مردم در همه كشورها مخصوصا كشورهای مورد نظر استالین با دادن كمكهای اقتصادی و اعزام مستشار مربوط، كاستن از فاصله فقیر و غنی با انجام اصلاحات اجتماعی، و نیز خواستن از دولتها كه بر روشنفكران سخت نگیرند و آنان را با رفتار خود ناامید و دلسرد نسازند، زیرا كه در هر جامعه، چشم و گوش توده ها به روشنفكرانشان است كه نباید این گروه كوچك را به خروش آورد و بالاخره یافتن یك راه سوم میان كاپیتالیسم و كمونیسم برای این ملتها است. این پیشنهادها به مورد اجرا درآمد. شوروی محاصره شد. تخریب چهره كمونیسم آغاز گردید كه بعدا تجمل پرست شدن جانشینان استالین خود به این تخریب كمك كردند و به پیشنهاد "كنان" از رسانه های آمریكا خواسته شد كه در اجرای این برنامه ها كمك كنند كه یاری آنها واقعا موثر افتاد

همه این برنامه ها با ملی شدن صنعت نفت ایران با خطر جدی روبرو شد. زیرا انگلستان نفت ایران را از دست داد كه سهم آن كشور قرارداده شده بود و آمریكا ناچار شد دست آن كشور را در نفت عراق بازتر بگذارد. مصدق با منش خود كه به اصالت دمكراسی وفادار بود فعالیت حزب كمونیستی توده را كه توسط شاه غیرقانونی و منحله اعلام شده بود عملا آزاد كرده بود و با ادامه حكومت مصدق امكان به هم پیوستن حلقه های اتحادیه های نظامی ضد شوروی با ایجاد اتحادیه ای از انگلستان، عراق، ایران، تركیه و پاكستان وجود نداشت. ولی ترومن با طرح براندازی مصدق چندان موافق نبود، حق هم داشت. در آن زمان نیروی نظامی متعارفی استالین پنج برابر آمریكا بود و دست كم 200 بمب اتمی و از همه مهمتر صدها جت جنگنده میگ داشت و در بكاربردن آنها هم خصوصا بر سر ایران تردید به خود راه نمی داد. انگلستان هم می ترسید كه در هر جنگ اتمی شوروی و آمریكا، اولین نقطه ای كه روسها نابود كنند انگلستان باشد، كه عمر حكومت ترومن در بیستم ژانویه 1953 پایان یافت، استالین 43 روز بعد از درگذشت و جنگ كره كه آمریكا در آن گرفتار شده بود پایان یافت و دولت آیزنهاور در 19 اوت 1953 (28 مرداد) با كمك انگلستان به عمر حكومت مصدق پایان داد و به این ترتیب مسائل نفت و تشكیل اتحادیه نظامی (سنتو) و سركوب حزب توده حل شد

اعدام شش افسر عضو سازمان نظامی حزب توده
سال 1334، یك دسته شش نفری دیگر از افسران عضو سازمان نظامی حزب توده به جوخه اعدام سپرده شدند . تا این زمان دهها افسر كمونیست ایران به همین صورت اعدام شده بودند. در آن مقطع از لو رفتن سازمان نظامی حزب توده یازده ماه می گذشت

عقب نشینی شاه
سال 1357 ( طبق تقویم آن زمان 2537)، شاه در یك مصاحبه مطبوعاتی عمومی كه روز بعد متن آن در روزنامه های تهران انتشار یافت از تاكیدهای پیشین خود عقب نشینی كرد و گفت كه جنبه فراگیری حزب رستاخیز تغییر یافته و او انتظار ندارد كه همه (صد در صد) ایرانیان وارد این حزب شوند. شاه در این مصاحبه ضمن تاكید بر آزادی اظهار نظر و انتخابات بعدی همچنین گفته بود كه پیش از انتخابات، با وضع قوانین تازه مطبوعات وانتخابات حدود آزادی ها روشن خواهد شد و افزوده بود كه گمان نمی برد بهایی كه برای آزادی پرداخته شود زیاد گران باشد. وی در عین حال تهدید كرده بود كه او، میهندوستان و نیروهای مسلح اجازه نخواهند داد وقایع پیش از 28 مرداد 1332 تكرار شود. شاه ضمن اشاره به گسترش خروج افراد و سرمایه ها از كشور گفت: شماری ترسو از سرو صداها ترسیدند و خانه و هرچه را كه داشتند فروختند و فرار كردند. مصاحبه شاه هنگامی برگزار شد كه مخالفت با او به اوج خود نزدیك می شد، شهرهای كشور مخصوصا اصفهان ناآرام بود و در تهران تظاهرات تقریبا به صورت روزانه ادامه داشت و مردم خود را برای یك تظاهرات وسیع در محكوم كردن براندازی 28 مرداد اماده می ساختند و روزنامه ها برخلاف گذشته، بیشتر گزارشهای مربوط را عینا منتشر می كردند. تاریخ نشان داد كه تصور و برآورد شاه از اوضاع درست نبود و او در 58 سالگی و پس از 37 سال سلطنت هنوز برخلاف آن چه كه گمان می کرد از فعالیت ها سیاسی داخلی، وفاداری مقامها و كاركنان دولت و رجال نسبت به خود و نیز سیاست قدرت های جهانی اطلاع دقیق نداشت


روز بیست و هشتم مرداد

تغییر ریاست شهربانی کل کشور و فرمانداری نظامی تهران
سال 1332، سرهنگ حسینقلی اشرفی فرماندار نظامی تهران و برتیپ نصرالله مدبر ریاست کل شهربانی کشور که ضمن بازجوئی از کودتاچیان 25 مرداد به تسامح در برابر آنان پرداخته بودند در محل کار خود به دستور سرتیپ ریاحی بازداشت گردیدند. سرتیپ مدبر از کار برکنار گردید

کودتای بیست و هشتم مرداد
سال 1332، فاصله زمانی سی ام تیر ماه 1331 تا بیست و هشتم مرداد 1332 ه ش را باید زمان فراهم آمدن مقدمات کودتا دانست . دراین مدت آمریکایی ها فعالانه وارد عمل شدند و پس از آنکه مطمئن شدند نمی توانند از راههای سیاسی نفت ایران را به چنگ آورند تصمیم به کودتا گرفتند. انگلیسی ها نیز با آمریکایی ها معامله و قسمتی از منافع خود را به آنها واگذار کردند . سازمان جاسوسی آمریکا ابتکار عمل را برای انجام کودتا و سقوط حکومت مصدق در دست گرفت و پس از آنکه سرگردانی مردم در اثر اختلاف رهبران و غوغاها و توطئه هایی که مزدوران خارجی همه روزه به راه می انداختند به نهایت رسید ،حزب توده هم توانست آب را به اندازه کافی گل آلود کند

در بیست و پنجم مرداد کودتایی صورت گرفت که ناکام ماند و شاه به خارج از کشور فرار کرد . در حالی که گمان می رفت خطر رفع شده است موج دوم کودتا در بیست و هشتم مرداد فرا رسید، حکومت ملی دکتر مصدق سرنگون شد و سرلشکر زاهدی به نخست وزیری رسید . شاه دوباره بازگشت و آمریکایی ها آن چنان بر ایران خیمه زدند که تا بیست و پنج سال ایران مطمئن ترین پایگاه سیاسی و نظامی آنان در جهان محسوب می شد . در جریان کودتای بیست و هشت مرداد حزب توده با آنکه شبکه گسترده ای از افسران ارتش را با خود داشت عکس العملی دربرابر کودتا چیان نشان نداد

سرهنگ ممتاز مدافع خانه دكتر مصدق در جریان براندازی 28 مرداد كه پس از براندازی به جرم مقاومت در برابر نیروهای سلطنت مدتها در زندان بسر برد پس از پیروزی انقلاب سال 1357 فرماده كل ژاندارمری ایران شد

اگر تاریخ طولانی میهن را مرور كنیم می بینیم كه زمان وقوع بیشتر رویدادهای شوم، ماه میلادی اوت (دهم مرداد تا نهم شهریور) بوده است كه سیاهترین آنها تصرف ایران به دست اسكندر در اوت 330 پیش از میلاد، امضاء قرارداد تقسیم ایران میان انگلستان و روسیه در 31 اوت 1907، امضای قرار داد وثوق الدوله با انگلستان معروف به قولنامه فروش ایران در 9 اوت 1919، ورود نیروهای خارجی به ایران در 25 اوت 1931 و سپس اشغال نظامی آن به مدت چهار سال و بالاخره براندازی حكومت منتخب مردم در 19 اوت 1953 (28 مرداد 1332

خیابانهای تهران از بامداد 27 مرداد تقریبا خلوت شده بود و این فرصت مناسبی به «كرمپت روزولت» مأمور انجام طرح براندازی، موسوم به تی پی آژاکس، داده بود كه با كمك عوامل انگلستان و وابستگان داخلی و كسانی كه با تغییر حكومت درهای مقام، قدرت و پول و فرصتهای دیگر را به روی خود باز می كردند دست به اقدام بزند، و این عوامل از طریق پخش قسمتی از پول نقدی را که دریافت کرده بودند میان اوباش تهران و گروهی از چاقوكشان و باج خورهای محله بدنام (شهرنو)، آنان را به خیابانها بیاورند. عده ای از افسران هم كه از پیش در ساختمان سفارت آمریكا پناهنده شده بودند به آنان پیوستند و بر ضد حكومت دكتر مصدق به تظاهرات پرداختند و دست به تخریب زدند و ساختمان چند روزنامه هوادار نخست وزیر را آتش زدند. در این میان عده ای از این افراد و نیز گروهی از نظامیان به خانه دكتر مصدق در خیابان كاخ جنوبی (فلسطین) كه در عین حال دفتر كار او نیز بود حمله بردند كه از آن دسته ای نظامی به ریاست سرهنگ ممتاز (فرمانده تیپ کوهستانی) دفاع می كرد. در این محل زد و خورد میان طرفین ساعتها طول كشید كه همراه با تلفات بود و این امر فرصت خوبی برای دكتر مصدق و ساكنان خانه او و حاضران در آنجا فراهم آورد تا به منازل اطراف بروند. سرانجام خانه تصرف و غارت شد و با انتقال سرلشكر فضل الله زاهدی ـ كه او را در یك تانك پنهان كرده بودند ـ به باغ بیسیم (رادیو تهران واقع در چهار راه سیدخندان و محل كنونی وزارت پست و تلگراف كه آن زمان در خارج از شهر بود) و نطق او از رادیو و پخش نامه نخست وزیر شدنش، كودتا پیروز شد و .... دکتر مصدق قبلا زاهدی را بازنشسته کرده بود

«كرمیت روزولت» رئیس دفتر «سیا» در خاورمیانه كه قبلا با چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان ملاقات و در این زمینه مذاکره كرده بود چند سال پیش در كتابی در توجیه عمل خود ،نوشت كه اگر این اقدام صورت نمی گرفت ایران تا كمونیست شدن فاصله ای نداشت و همه تدابیر آمریکا برای محاصره و در قفس انداختن كمونیسم شوروی نقش بر آب می شد. کرمیت نوه تئودور روزولت رئیس جمهوری اسبق آمریکا بود که هشتم ژوئن سال 2000 در 84 سالگی در گذشت. وی کارشناس امور خاورمیانه بود و در دفتر مطالعات استراتژیک امریکا کار می کرد که پس از تصویب قانون ایجاد " سیا " بیشتر وظایف و کارکنان آن از جمله کرمیت (کیم) به آن انتقال یافته بودند. کرمیت پس از ملاقات با چرچیل که از بدو ملی شدن نفت ایران دولت آمریکا را برای مشارکت در براندازی حکومت دکتر مصدق زیر فشار قرار داده بود سوم اوت ( 16 روز پیش از 28 مرداد ) وارد ایران شده بود و چند بار با شاه ملاقات کرده بود. از آنجا که انگلستان از ترسو و دو دل بودن شاه آگاهی قبلی داشت و این موضوع را با مقامات آمریکایی در میان گذارده بود شاپور ریپرتر ،ژنرال شوارتسکف (دوست شاه) و اشرف خواهر او در همین ماه به تهران فرستاده شده بودند تا وی را از هرگونه تردید خارج سازند و ژنرال زاهدی که در دوران جنگ جهانی دوم نزد انگلیسی ها در فلسطین بود از سوی همین گروه به شاه پیشنهاد شده بود

با دستگیری سرهنگ نصیری در 25 مرداد که مامور ابلاغ نخست وزیری زاهدی به دکتر مصدق بود و ریختن مردم به خیابانها به حمایت از مصدق، برنامه براندازی در آستانه شکست قرار گرفته بود که کرمیت به شاه پیشنهاد خروج از کشور را داد. با اصرار لوی هندر سون به مصدق که اگر خیابانها را خلوت نکند کارکنان سفارت آمریکا را از تهران خارج خواهد ساخت و قبول آن از سوی مصدق، طرح آژاکس از شکست نجات یافت و حکومت دمکراتیک و ملی دکتر مصدق برانداخته شد. طبق اسناد ،پس از شکست ماموریت سرهنگ نصیری (بعدا سپهبد) در ابلاغ انتصاب نخست وزیری زاهدی به دکتر مصدق که آن را غیر قانونی اعلام کرد و بازداشت شدن نصیری، روزولت از پیروزی طرح در صورت اجرا مایوس شد و این موضوع را به واشنگتن و شعبه سازمان جاسوسی انگلستان در قبرس اطلاع داد. این بار این عوامل انگلستان در تهران بودند که به دستور سازمان جاسوسی این کشور شدیدا وارد عمل شدند و طرح آژاکس را نجات دادند. یکی از کارهای عوامل انگلستان راه انداختن دسته های بدل ( دروغین) توده ای در خیابانها و آتش زدن محل کسب و کار مردم عادی و کندن تابلو های نام خیابانها و ... به منظور تحریک مردم بر ضد کمونیسم و چپهای طرفدار دکتر مصدق بود. نوشته اند که پس از بازگشت شاه به قدرت، در ملاقاتی با کرمیت روزولت به وی گفته بود که تاج و تخت خود را مدیون او و ارتش می داند. روزولت در سال 1958 از "سیا" کناره گیری کرد و وارد امور و معاملات نفت شد و بارها به خاور میانه سفر کرد

درباره این رویداد كه مسیر تاریخ ایران و سرنوشت ایرانیان را تغییر داد كتاب های متعدد به زبان های مختلف نوشته شده و در دسترس است. از این نوشته ها چنین بر می آید که نگرانی انگلستان از ادامه حکومت دکتر مصدق از این لحاظ بود که نه تنها دست غرب از منابع نفت کوتاه می شد بلکه جنبش های ناسیونالیستی در کشورهایی که بعدا جهان سوم خوانده شدند گسترش می یافت و به آقایی اروپاییان که پس از سفر کلمبوس به قاره آمریکا و سفر دریایی آلبوکرک به هند آغاز شده بود پایان می یافت. جمهوری شدن مصر نمونه آن بود که بانیانش اعتراف کرده بودند که از جنبش دکتر مصدق الهام گرفته بودند. برای دولت آمریکا ،در آن زمان محاصره شوروی و جلوگیری از گسترش کمونیسم در اولویت قرار داشت و مقامات انگلیسی و در صدر آنان چرچیل می کوشید ند که دائما دولت آمریکا را از کمونیست شدن ایران بترسانند و سرانجام موفق شدند. با وجود این، بسیاری از آمریکائیان از این که دولتشان کمک به براندازی یک دولت دمکراتیک و منتخب مردم کرد خرسند نبوده اند و نمی خواهند آن را به یاد آورند. این نوشته ها به نقش پول و تطمیع در براندازی ها اشاره می کنند که این عامل در براندازی دولت دکتر مصدق موثر بوده است

اعلام آتش بس بین ایران و عراق
سال 1367 ه. ش.، با حکم شورای امنیت سازمان ملل متحد میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم بعث عراق آتش بس اعلام شد .پیشتر شورای امنیت سازمان ملل متحد در بیانیه ای بر پایان درگیری ها تاکید کرده بود: شورای‌امنیت با تأیید مجدد قطع‌نامه پانصدوهشتادودو خود در سال هزارونهصدوهشتادوشش با ابرازنگرانی عمیق ازاین‌که علی‌رغم درخواست‌هایش برای آتش‌بس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد؛ با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیر‌نظامی، حملات به کشتی‌رانی بی‌طرف با هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بین‌المللی انسان‌دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، به‌ویژه کاربرد سلاح‌های شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو؛ با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید وگسترش بیش‌تر منازعه، مصمم گردید به تمامی اقدامات نظامی بین ایران وعراق خاتمه بخشد. معتقد گردید که باید یک راه‌حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید؛ با یادآوری مفاد منشورملل‌متحد، به‌ویژه تعهد همه دول‌عضو به حل اختلافات بین‌المللی خود از راه‌های مسالمت‌آمیز به نحوی که صلح و امنیت بین‌المللی و عدالت به مخاطره نیفتد؛ با حکم به اینکه در منازعه بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است؛ با اقدام بر اساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد
یک - خواستار آن است که به‌عنوان قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش‌بس فوری را رعایت کرده، به تمام عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمام نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند
دو - از دبیرکل درخواست می‌کند که یک تیم ناظر ملل‌متحد برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می‌نماید با مشورت طرفین درگیر ،تدابیر لازم را اتخاذ نموده ،گزارش آن را به شورای‌امنیت ارائه نماید
سه - مصرانه می‌خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی ،براساس کنوانسیون سوم ژنو در 12 اوت 1949 ،بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند
چهار - از ایران و عراق می‌خواهد با دبیرکل در اجرای قطع‌نامه و در تلاش‌های میانجی‌گرایانه برای حصول یک راه‌حل جامع ،عادلانه و شرافت‌مندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود ،منطبق با اصول مندرج در منشور ملل‌متحد ،هم‌کاری نمایند
پنج - از تمام کشورهای دیگر می‌خواهد که حداکثر خویشتن‌داری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که می‌تواندمنجر به تشدید و گسترش بیش‌تر منازعه گردد ،احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطع‌نامه را تسهیل نمایند
شش - از دبیرکل درخواست می‌نماید که با مشورت با ایران و عراق ،مسئله تفویض اختیار به هیئتی بی‌طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای‌امنیت گزارش دهد
هفت - ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می‌کند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای‌امنیت ،تعیین نماید
هشت - همچنین از دبیرکل درخواست می‌کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راه‌های افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مداقه قرار دهد
نه - از دبیرکل درخواست می‌کند که شورای‌امنیت را در مورد اجرای این قطع‌نامه مطلع نماید
ده - مصمم است برای بررسی اقدامات بیش‌تر جهت رعایت و اجرای این قطع‌نامه ،در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد

آتش سوزی در یك سینما در مشهد و در سینما رکس آبادان
سال 1357، در یك سینما در شهر مشهد یك حریق عمدی روی داد و سه تن در میان شعله های آتش جان دادند. روزنامه های وقت تهران علت حریق را پاشیدن بنزین و انجام خرابكاری اعلام کردند، شب بعد سینما ركس آبادان آتش زده شد كه ضمن این حریق، طبق گزارشها هفتصد تن که بیش از نیمی از تماشاگران فیلم بودند، كشته شدند. وقوع حریق "عمدی" و بعدا یک توطئه اعلام گردید. علت سنگین بودند تلفات قفل بودن درهای خروجی اعلام شده بود. یک هفته پس از این حادثه که ایرانیان را سخت متاثر ساخت نخست وزیر وقت تغییر کرد

گشایش مجلس خبر گان
سال 1358، تشکیل مجلس خبر گان، بررسی نهایی قانون اساسی و لایحه قانون انتخابات مجلس خبر گان در هشت فصل و چهل ماده به تصویب هیات دولت وقت و شورای انقلاب رسید. بنا به تصویب دولت موقت، انتخابات مجلس خبر گان در دوازدهم مرداد 1358 بر گزار شد و از میان نامزدان ،هفتاد و پنج نفربا آرای مستقیم مردم انتخاب شدند. مجلس خبر گان در چنین روزی در سال 1358 افتتاح گردید . این مجلس به مدیریت آیت الله بهشتی توانست جلسات متعدد بررسی قانون اساسی را تشکیل دهد. سرانجام پس از سه ماه کار تدوین قاونون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بیست و چهارم آبان 1358 و در دوازده فصل و 175 اصل با یک مقدمه و موخره تنظیم نمود و در تاریخ دوازدهم آذر سال 1359 به رفراندوم عمومی گذاشته شد


روز بیست و نهم مرداد

به بن بست رسیدن مذاکرات با استوکس
سال 1330، پس از به بن بست رسیدن این مذاکرات استوکس طی نامه ای به دکتر مصدق اتمام حجت کرد که اگر پیشنهاد او را مبنی بر انتصاب یک مدیرعامل انگلیسی نپذیرد ور از ادامه مذاکرات خودداری خواهد کرد

آمادگی عشایر خارس جهت مقابله با کودتا
سال 1332، عشایر فارس، ایل قشقائی و بویر احمد به سرکردگی محمدناصر قشقائی و خسروخان قشقائی برای مقابله با کودتاچیان آماده شدند

دستگیری مصدق
پس از انجام کودتای بیست و هشت مرداد، بازگشت شاه به کشور و روی کار آمدن ارتشبد زاهدی، دکتر مصدق و چند تن از اطرافیانش از جمله دکتر شایگان و دکتر صدیقی در خانه ای در خیابان كاخ دستگیر شدند. آنان عصر روز قبل هنگامی كه خانه دكتر مصدق زیر گلوله بود از راه دیوار خانه خارج شده بودند. در مقابل به کسانی که در جریان کودتا نقش موثری ایفا کرده بودن ترفیعات قابل ملاحظه ای اعطا شد. دسته های شعار دهنده بر ضد دكتر مصدق در روز 28 مرداد روزی كه با آرامش و مطابق معمول آغاز شده بود 200- 300 نفری بودند كه عمدتا با كامیون حركت می كردند، ولی ماموران انتظامی حاضر به جلوگیری از آنان نمی شدند و مانعی بر سر راهشان نبود. در آن روز ظرف چند ساعت سه بار روسای شهربانی كل تغییر یافته بودند و .... دكتر مصدق تا آخرین لحظه باور نمی كرد كه تغییر دولت او با این عملیات ظاهرا كوچك عملی باشد. طبق مندرجات صفحه 341 خاطرات دكتر مصدق، وی رجال كشور و مقامات ارشد (آن زمان) را سه گروه می دانست: یك گروه را مخلوق سیاست خارجیان معرفی می كرد كه با نظر خارجی وارد كار می شوند و مصالح خود را با مصالح خارجی توام می كنند و آنجا كه برای خارجی نفعی نباشد، آنان نفعی ندارند و ... و دو دسته دیگر رجال و مقامات خیرخواه وطن و هموطنان هستند، منتها شماری از آنان خیرخواه غیر مبارز هستند كه برای سربلندی، استقلال و آزادی عمل كشور و پیشرفت آن باید گروه اول را به حداقل و "صفر" رساند و خیرخواهان غیرفعال را تشویق و دلگرم به فعال شدن كرد و ....دکتر مصدق بعد از مدتی که در بیرجند زندانی بود به احمدآباد ساوجبلاغ تبعید شد . مصدق در این دوره تنها از دور بر مناسبات سیاسی کشور نظر داشت و بیشتر به مطالعه و تحقیق می پرداخت

نقش اینتلیجنس سرویس انگلستان در براندازی دكتر مصدق
در زمینه براندازی 19 اوت سال 1953 (28 مرداد 1332 خورشیدی) كتابهای متعدد و نظرات بسیار انتشار یافته است كه هر كدام حاوی تاریخچه ای از این رویداد است. از جمله كتابی كه خلاصه ای از یك فصل آن در زیر می آید: ام ای - 6 اینتلیجنس سرویس انگلستان از درون، عنوان كتابی است كه محقق و استاد انگلیسی، استیفن دوریل، آن را تالیف كرده و از كتب سال 2000 است. در این كتاب كه یك فصل آن (فصل 28 از صفحه 558 تا 600) به ایران اختصاص یافته، مولف نوشته است كه معمولا رسم و عادت نبوده است كه درباره این سازمان كه یكی از سرویسهای جمع آوری اطلاعات در جهان است عكس و مطلب انتشار یابد و رسانه ها قلمفرسایی كنند. به نوشته مولف كسانی كه تاكنون درباره كارهای این سازمان نوشته اند از رقبای آن و یا از اعضای ناراضی بوده اند و پس از انتشار نیز از مزاحمت و ارعاب این سازمان مصون نمانده اند. بنابراین، كتاب 900 صفحه ای او منحصر به فرد است. در این كتاب آمده است با این كه انگلستان، دیگر یك قدرت بزرگ جهانی نیست معذلك اینتلیجنس سرویس آن به همان روش دوران امپراتوری ادامه كار می دهد. این سازمان نقش مهمی در جریان جنگ سرد داشت و به عقیده "دوریل" وجود آن برای انگلستان ضرورت حیاتی دارد. مولف درباره فعالیتهای اینتلیجنس سرویس در دوران حكومت مرحوم دكتر مصدق، نوشته است كه دولت انگلستان در سال 1949 از طریق ایستگاه اینتلیجنس سرویس در تهران متوجه شده بود كه سهم ایران از نفت (10 تا 12 درصد) بسیار ناچیز است و به تدریج صدای مردم را در می آورد. بنابراین یك ضمیمه به قرارداد 1933 تهیه شد كه دكتر محمد مصدق مخالفت با استثمار نفت را آغاز و مردم عاطفی و احساساتی ایران را وارد یك مبارزه دامنه دار ناسیونالیستی كرد و در این شرایط كسی جرات نمی كرد بدون قبول خطر، این ضمیمه را به مجلس بدهد. در این زمان، آمریكا با كشور سعودی یك قرارداد نفتی 50 – 50 امضاء كرد و این وسیله بسیار خوبی برای دكتر مصدق بود كه ایرانیان را پشت سر خود متحد سازد

به توصیه میلن، رئیس ایستگاه اینتلیجنس سرویس در تهران، كه در مجلس عواملی داشت، انگلیسی ها تصمیم گرفتند كه بر ضمیمه قرارداد 1933، اصلاحیه ای بنویسند و سهم ایران را افزایش دهند و مبلغی نیز علی الحساب به دولت ایران بدهند تا حقوق كارمندان عقب نیفتد و مخالفت ها كمتر شود كه دكتر مصدق روز 19 فوریه سال1951 طرح ملی شدن صنعت نفت ایران را به كمیسیون نفت مجلس داد. روز سوم مارس (12 روز بعد) سپهبد رزم آرا نخست وزیر وقت كه شهرت به دوستی با انگلستان را داشت طی اعلامیه ای كه در مجلس قرائت و از رادیو دولتی خوانده شد اقدام دكتر مصدق را به دلایل فنی غیرعملی خواند. وی چهار روز بعد ترور شد و مجلس طرح ملی شدن نفت را تصویب كرد و شاه كه همواره كوشش داشت افراد ضعیفی را نخست وزیر كند تا قدرت در دست خودش باشد تحت تاثیر احساسات ناسیونالیستی ایرانیان كه مقاومت در برابر آن امكان ناپذیر است، بر خلاف میل باطنی و از روی اجبار تمایل مجلس به نخست وزیر شدن دكتر مصدق را پذیرفت. مصدق كه به صورت یك بت درآمده و رهبری ناسیونالیسم ایرانی را به دست گرفته بود روز دوم ماه مه شاه را وادار به امضای مصوبه مجلس كرد و انگلستان نه تنها نفت ایران بلكه درآمد قابل ملاحظه خود از مالیات نفت را از دست داد

هنگامی كه دكتر مصدق اعلام كرد كه ملی كردن صنعت نفت مقدمه پاك كردن ایران از هرگونه نفوذ خارجی است كه از 1557 میلادی آغاز شده، قلمرو ایران را كوچك و ایرانیان را تحقیر كرده است، اینتلیجنس سرویس به دولت انگلستان هشدار داد كه اگر دكتر مصدق و افكار او دوام یابد سایر كشورهای مشابه ایران چنین خواهند كرد و ... و از همان زمان طرح انواع نقشه برای از میان برداشتن دكتر مصدق و سركوب كردن ناسیونالیسم ایرانی پیش از آن كه جهان را همانند گذشته به دنبال خود بكشاند آغاز شد. سازمانهای اطلاعاتی آمریكا دكتر مصدق را مردی فوق العاده آگاه، با هوش، ولی یكدنده، دوست داشتنی و سخنور كه مطلقا حاضر نمی شود بر سر منافع ایران و ایرانیان وارد معامله شود توصیف كردند و اینتلیجنس سرویس فقط صداقت و امانت و ایراندوستی او را قبول داشت و وی را در مسائل ملی بدون گذشت و تقریبا خشن گزارش كرده بود. منابع آمریكایی محبوبیت فوق العاده دكتر مصدق را نتیجه خسته بودن ایرانیان از مقامات آزمند و خائن پیش از او، فساد اداری و موروثی شدن ادارات دولتی میان خاندانهای معین و ناامنی راهها و اجحاف سرمایه داران و فئودالها و نیز رقابت قدرتهای اروپائی با هم بر سر ایران می دانستند و معتقد بودند كه ایرانیان دكتر مصدق را به صورت یك فرشته نجات می پندارند، كه به همه این مسائل پایان خواهد داد

مولف نوشته است كه تفاوت سیاست آمریكا و انگلستان از آغاز جنبش ناسیونالیستی دكتر مصدق سبب شد كه هماهنگی 10 ساله (از زمان جنگ دوم) دو كشور بر سر ایران بر هم بخورد. با وجود این اینتلیجنس سرویس پی در پی مسائلی را برای آمریكائیان مطرح می ساخت تا آنها را وادار به سرنگون ساختن حكومت مصدق كند. اینتلیجنس سرویس ماموران تازه ای را كه فارسی می دانستند در لباس روزنامه نگار، كارمند سفارت و یا استاد و محقق به ایران گسیل داشت كه یكی از آنها بانو لامتون بود. بررسی های این ماموران و تماس آنها با مقامات محلی در حوزه های نفتی باعث شد كه در یك مورد، دولت انگلستان تصمیم به اعزام نیرو جهت تصرف مناطق نفت خیز ایران بگیرد، ولی از مداخله شوروی براساس قرارداد 1921 تهران و مسكو هراس داشت و در این زمینه با دولت آمریكا كه در "كره" درگیر جنگ بود به مشورت پرداخت كه رئیس جمهوری آمریكا زمان و مكان را برای این حمله مناسب و منطقی ندانست و گفت كه روسها جبهه تازه ای خواهند گشود كه مسیر تاریخ را عوض خواهد كرد. به علاوه، كنترل (ره گیری) مخابرات واحدهای ارتش ایران توسط ناو انگلیسی Urius نشان داد كه در صورت حمله نظامی، مقاومت ارتش ایران شدید خواهد بود و صدها هزار ناسیونالیست داوطلب به صفوف ارتش خواهند پیوست و اگر آبادان هم تصرف شود نگهداری آن دشوار خواهد بود

از آن پس، كار اینتلیجنس سرویس ترسانیدن آمریكائیان از كمونیست شدن ایران شده بود با این استدلال كه دكتر مصدق دست به اصلاحات اجتماعی خواهد زد و مردم با سوسیالیسم خواهند شد و بسیاری از آنها از آن راه خواهند رفت و بالاخره ایران، "ایرانستان"! آشنا خواهد شد و از سوی دیگر به آمریكائیان نوید می دادند كه در صورت حل مسئله نفت، چهل درصد آن را به شركتهای آمریكایی خواهند داد. هدف انگلیسی ها آن بود كه اگر حادثه ای رخ دهد آمریكا را در برابر شوروی قرار دهند كه فقط آن دو دولت قادر به معارضه هم بودند. اینتلیجنس سرویس از دوستان شاه نیز غافل نبود از جمله پرون و شاپور پورتر كه تابعیت ایران و هند – هر دو – را داشت. ماموران سرویس جاسوسی انگلستان حتی پی برده بودند كه شاه با زنی از خانواده "د" رفاقت دارد. آنها برای برانداختن حكومت مصدق به گردآوری افراد پرداختند كه دو برادر "رشیدیان" از آن جمله بودند. به نوشته مولف، ماموران انگلیسی به این دو برادر هرماه ده هزار لیره استرلینگ (در آن زمان هر لیره مساوی با چهار دلار آمریكا بود) می دادند و كار آنها در آغاز جمع آوری "رای" برای مخالفان دكتر مصدق در انتخابات بود تا از اكثریت نیافتند. همچنین این ماموران فرزندان این دو برادر را به لندن برده بودند تا درس بخوانند و هر گونه وعده به آنها می دادند. این زمان، ایامی بود كه انگلیسی ها به هر كس كه قادر بود اقدامی بر ضد دكتر مصدق كند پول می دادند: از جمله تیمور بختیار كه با ثریا زن وقت شاه بستگی خانوادگی داشت. غافل از این كه آمریكائیها هم به خانهای قشقایی پول و وعده می دادند. بالاخره پلیس دكتر مصدق خانه ریچارد سدان یكی از مقامات نفتی انگلستان در تهران را مورد بازرسی قرارداد و اسناد متعدد از رشوه دادنها و توطئه ها را به دست آورد كه به "پرونده سدان" معروف شده است

. ماموران مخفی آمریكا كه در طول این مدت بیكار نبودند هدفهای خود را كه گاهی با هدفهای انگلیسی ها موازی بود دنبال می كردند. هدف اصلی آمریكا این بود كه جای انگلستان را در ایران بگیرد و در آن زمان برایش مبارزه با كمونیسم بر منافع نفت می چربید. مولف كتاب ضمن بر شمردن اسامی جاسوسان آمریكا و انگلستان در ایران نوشته است پس از قطع روابط ایران و انگلستان، ماموران آمریكا فعالتر شدند و ابتكار عمل را به دست گرفتند. كناره گیری قوام السطنه پس از چند روز حكومت بر اثر فشار و تظاهرات بی سابقه و خونین مردم، به آمریكا و انگلستان فهماند كه خاتمه دادن به حكومت مصدق كار آسانی نیست و اگر بر ضد جان او هم سو قصد شود ایران غرق در آتش و خون خواهد شد. كودتای نظامی راه حل تشخیص داده شد و به موازات آن تبلیغات ضد مصدق، كه ایران را با سیاستهای خود ویران ساخته و ... شروع شد و برای این منظور حتی سید ضیاء طباطبایی را از فلسطین به تهران آوردند ژنرال زاهدی كه بعدا نخست وزیر دولت كودتا شد از سوی ماموران انگلیسی به آمریكائی ها معرفی شد. انگلیسی ها در دوران جنگ جهانی دوم زاهدی را كه یك افسر معمولی در اصفهان بود زیان آور تشخیص داده بودند و او را به فلسطین تبعید كرده بودند! ماموران آمریكایی ضمن جلب ژنرالهای ناراضی از مصدق، بانكداران ایران از جمله ابتهاج و دكتر محمد نصیری و جمعی از سیاسیون را به سوی خود كشانیدند. به گونه ای كه سران بانك ملی آنها را از جزئیات وضعیت مالی دولت كه به علت محاصره اقتصادی و قطع درآمد نفت خوب نبود آگاه می كردند

لغو نظام سلطنتی در مصر و روی كار آمدن افسران آزاده و ظهور ناسیونالیسم عرب كه المثنای ایران بود غرب را بر آن داشت پیش از آن كه افكار مصدق جهانگیر شود و به ملل دیگر سرایت كند به حكومت او پایان دهد. در پی قطع رابطه ایران با انگلستان، اینتلیجنس سرویس از قبرس با عوامل خود در ایران ارتباط داشت. ورود محققان و روزنامه نگاران و نمایندگان شركتهای واقعی یا دروغین آمریكایی به ایران چند برابر شد و همه آنها، نتیجه بررسیهای خود را به "سیا" گزارش می كردند. ایرانیان ضد مصدق كه در عین حال به آمریكا نزدیك بودند تشویق به دریافت پروانه نشریه می شدند تا با مقالات خود مردم را از اطراف دكتر مصدق پراكنده سازند و نسبت به او مایوس كنند. با وجود این، ترومن در دست زدن به كودتا بر ضد دكتر مصدق تردید داشت كه ژنرال آیزنهاور در ژانویه 1953 روی كار آمد و تصمیم به اجرای نقشه كودتا گرفت. مرگ ناگهانی استالین سد بزرگی را از سر راه برداشت. انگلیسی ها عوامل خود از جمله دو برادر رشیدیان را در اختیار آمریكائیان قرار دادند. شاه نیز كه اختیاراتش توسط دكتر مصدق محدود شده بود آماده قبول هر پیشنهادی بود. "كرمیت روزولت" رئیس ماموران سیا در خاورمیانه یك رشته مذاكرات طولانی را با سران اینتلیجنس سرویس درباره ساقط كردن حكومت دكتر مصدق برگزار كرد

اواخر فوریه سال 1953 (ماجرای 9 اسفند 53 مقابل كاخ شاه) دست به یك آزمایش كوچك در تهران زده شد تا توان مقابله نظامی دكتر مصدق ارزیابی شود و سپس به ایجاد چند گروه از جمله كمیته نجات وطن، اتحاد میهن پرستان و ... اقدام شد. گیلانشاه فرمانده نیروی هوائی، نصیری فرمانده گارد شاه، تیمور بختیار فرمانده پادگان كرمانشاه، یك افسر ژاندارم به نام "اردوبادی"، غلامرضا اویسی فرمانده گردان تانك، محمد خواجه نوری و ... بر اثر ترغیب و وعده های ماموران آمریكا به جمع ناراضیان از حكومت مصدق كه ماموران جاسوسی انگلستان معرفی كرده بودند پیوستند. عملیات از 25 ژوئن آغاز شد. در كره جنگ در حال فروكش كردن بود و آمریكا مامورانی را از آن كشور به ایران فرستاده بود. شاه عمدتا به تقاضای آمریكا فرمان عزل دكتر مصدق را محرمانه صادر و زاهدی را نخست وزیر كرد، ولی دكتر مصدق فرمان را مغایر قانونی اساسی خواند و رد كرد زیرا طبق قانون اساسی آن زمان، مجلس باید فردی را به عنوان نخست وزیر به شاه پیشنهاد می كرد نه این كه شاه، خود نخست وزیر برگزیند. این اقدام شاه یك كودتا تلقی شد. شاه از ترس و نیز به توصیه ماموران آمریكائی از كشور فرار كرد. مردم به خیابانها ریختند و برخا خواهان جمهوری شدند و غرب بر آنها عنوان كمونیست گذارد. در یك روز هشت روزنامه ضد مصدق كه پروانه آنها قبلا صادر شده بود دست به انتشار زدند. دكتر مصدق ظاهرا به تقاضای سفیر آمریكا ادامه تظاهرات را ممنوع كرد و همین امر باعث شد كه نظامیان ناراضی از یك سوی، عربده كشان خیابانی و دسته های اوباش كه از ماموران آمریكایی پول نقد گرفته بودند از سوی دیگر به حركت درآمدند هر جا را كه رسیدند سوزاندند و غارت كردند. مقابل خانه دكتر مصدق در خیابان كاخ با مقاومت شدید و خونین افراد گارد وی رو به رو شدند ولی پایداری طولی نكشید. زاهدی كه در تانك مخفی شده بود به رادیو (بیسیم – مجاور پل سیدخندان) رفت و فرمان نخست وزیری خود را قرائت كرد. با این كودتا ایران عملا زیر سلطه آمریكا قرار گرفت و تا سال 1979 یكی از جبهه های جنگ سرد دو ابر قدرت بود

دستگیری همکاران و افسران محافظ مصدق
سال 1332، از جمله این افراد: عبد العلی لطفی وزیر دادگستری، سرتیپ نقی ریاحی، یرهنگ ممتاز، سرتیپ مظفری استاندار خوزستان، محمدعلی کشاورز صدر استاندار اصفهان، سرتیپ سطوتی، ابوالقاسم امینی کفیل وزارت دربار، سرتیپ کیانی، سرهنگ حسینقلی اشرفی فرماندار نظامی تهران، سرهنگ نادری، بشیر فرهمند رئیس اداره تبلیغات و رادیو و ناصرقلی اردلان استاندار کرمانشاه بودند. دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کشور و دکتر شایگان و مهندس سیف الله معظمی وزیر پست و تلگراف و تلفن خود را به همراه دکتر مصدق به مقامات نظامی معرفی کرده بودند

تشکیل اولین هسته مقاومت در منزل آیت الله زنجانی
سال 1332، پس از پیروزی کودتای 28 مرداد اولین هسته مقاومت در منزل آیت الله سید رضا زنجانی و به دعوت او با حضور عباس رادنیا، رحیم عطائی و ناصر صدر الحفاظی شکل گرفت. یک روز بعد مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی، شاپور بختیار، حسین شاه حسینی و فتح اله بنی صدرنیز به این جمع پیوستندو به پیشنهاد شاپور بختیار نام نهضت مقاومت ملی را برای این حرکت انتخاب کردند. نهضت مقاومت ملی در اولین اعلامیه خود بتاریخ 31 مرداد خواستار ادامه تعطیل عمومی در بازار شد. دومین اعلامیه این نهضت روز هفتم شهریور منتشر شد. ارگان اصلی این نهضت روزنامه راه مصدق بود که مخفیانه تا سال 1337 منتشر میشد

اعزام نیروهای نظامی سازمان ملل متحد (یونیماک) به تهران و بغداد
سال 1367 (20 اوت 1988)، پس از پذیرش رسمی قطعنامه 598 از سوی ایران و انجام مذاکرات با دبیر کل سازمان ملل متحد ،آتش بس میان طرفین برقرار شد . شورای امنیت سازمان ملل متحد هم با تصویب قطعنامه 619 در هجدهم مرداد سال 1367، گروه ناظران نظامی سازان ملل متحد( یونیماک) برآتش بس بین ایران وعراق را تشکیل داد. این گروه در چنین روزی در سال 1367 وارد خاک جمهوری اسلامی ایران و همچنین کشورعراق شدند . نیرو های یونیماک حدود چهار صد نفر بودند که از بیست و پنج ملیت مختلف تشکیل شده بود. تایید، تحکیم و نظارت بر آتش بس، نظارت بر عقب نشینی نیر وها به مرزهای شناخته شده بین المللی، کمک به طرفین درگیر برای حل مسایل بویژه در باره تعیین دقیق خطوط مرزی و کمک به آنان برای ایجاد یک منطقه حائل در طول مرز های دو کشور از جمله وظایف یونیماک بود


روز سیم مرداد

انتقال پایتخت ایران به شهر نیشابور
سال 441 میلادی، یزدگرد دوم شاه وقت ایران از سلسله ساسانی تصمیم گرفت كه برای نزدیك بودن به شمال خاوری كشور و جلوگیری از ورود باقیمانده هونها به ماوراءالنهر (آسیای میانه ایران) موقتا پایتخت را از تیسفون (نزدیك بغداد) به شهر نیشابور منتقل كند. وی كه 18 سال حكومت كرد در سال 438 میلادی پس از مرگ پدرش، بهرام گور، شاه شده بود. همین هونهای رانده شده به اروپا، كشور هونگری (هنگری – مجارستان) را به وجود آوردند كه "آتیلا" یكی از رهبرانشان بود. رنگ پوست و قیافه هون ها بر حسب دوری و نزدیكی شان از سرزمین مغولها با هم تفاوت داشت و آن دسته كه به خزر نزدیكتر بودند پوستی سفیدتر داشتند و ایرانیان ایشان را هون سفید خطاب می كردند. ایرانیان همه هونها را "بدقیافه ها" می خواندند و این برای هون ها عقده شده بود. به گونه ای كه پس از رسیدن به اروپا و فتوحات متعدد، بر هر نقطه اروپا، از جنوب روسیه و سواحل دانوب تا آلمان و فرانسه كه استیلا می یافتند زنان زیبا را به ازدواج خود در می آوردند تا فرزندانشان تغییر قیافه بدهند و زیبا شوند و زیبایی نسبی مردم مجارستان به همین سبب است. هون ها پس از همسایه شدن با ایرانیان شیفته حق و قانون و نظام قضایی شدند و به همین دلیل در مناطق متصرفی خود، كمتر به كشتار مغلوبین و تسلیم شدگان و تجاوز به عنف به زنان دست می زدند. پریسكوس نوشته است هون ها به هر تدبیر و نقشه جنگی كه دست زدند تا وارد قلمرو ایران شوند موفق نشدند. یك بار به مدت 15 روز از كوهها عبور كردند تا از حاشیه خزر وارد ایران شوند كه به محض سرازیر شدن از كوه با سوار نظام ساسانی كه در دنیای آن زمان نظیر نداشت رو به رو شدند و همین وضعیت باعث شد كه روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند. از زمانی كه هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند، امپراتوری روم، دیگر روی آرامش ندید

امپراتوران رومی پس از شكست هایی كه در دوران اردشیر و پسرش شاپور و نیز شاپور دوم از ایران خوردند به سیاست تعرضی شان پایان دادند. اوگوستوس دكترین تازه ای ارایه داده بود و آن پایان یافتن سیاست جهانگیری رومیان و قناعت كردن به آن چه كه تا آن زمان داشتند بود و این دكترین از زمان تیبریوس به صورت یك قانون نانوشته درآمد و از این تاریخ، این ایران بود كه روحیه تعرضی به خود گرفته بود به گونه ای كه رومی ها از ترس مجبور شدند، نخست یك پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن دردهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند. برتری ایرانیان در عهد ساسانیان عمدتا این بود كه از دست یافتن به سلاحهای تازه و تاكتیك جنگی جدید باز نمی ایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوبی داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود كه متوقف نمی شد. ساسانیان به سواره نظام توجه كامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومی ها و هون ها به 30 "تیر" محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یك یدك داشت و ارتش ایران دارای یك نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیان پس از استقرار در قسطنطنیه ابتكار نظامی ایران را تقلید كردند. رومی ها پس از این كه خود را زیر فشار آتیلا دیدند او را هنگامی كه در ساحل دریای سیاه سرگرم تاخت و تاز بود فریب دادند كه به قلمرو ایران وارد شد، ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند كه برای همیشه نام ایران را هم نبرد. تاخت و تاز هون ها در قلمرو روم با مرگ آتیلا در 453 میلادی به تدریج پایان گرفت و سلطه ایشان تا مدتی محدود به قسمتی از مجارستان شد

كشته شدن ماكان كاكی
سال 940 میلاد ی(329 هجری قمری)، ماكان كاكی یكی از سرداران احیاء استقلال ایران كه بر شمال كشور حكومت داشت 21 اوت در جنگ با سربازان سردار دیگر ایرانی از سامانیان كشته شد و خبر كشته شدن او بوسیله كبوترنامه بر كه بر پایش جمله «ماكان كاسمه ( ماکان بمانند اسمش شد یعنی دیگر زنده نیست )» را بسته بودند تا سبك باشد به نصر سامانی در بخارا رسانده شد و این روزی غم انگیز در تاریخ وطن ما است كه یك ایرانی به دست ایرانی دیگر كشته می شد. حال آن كه در اصل هر دو یك هدف مقدس را كه تحقق استقلال وطن بود دنبال می كردند

حمله به مسجد گوهرشاد
سال 1314 ه ش، پس از موضع گیری های روحانیان علیه رضا شاه شیخ غلامرضا طبسی، شیخ شمس نیشابوری و آیت الله قمی توسط نیروهای انتظامی در مشهد دستگیر و روانه زندان شدند. پس از آن گروه هایی از مردم مشهد در مسجد گوهرشاد و صحن حرم امام رضا(ع) تحصن و تجمع کردند، در سحرگاه چنین روزی توپهایی از روبروی مسجد گوهرشاد حرم امام رضا را هدف قرار دادند. مخالفان در آنزمان نتایج این حمله نظامی را: تخریب بخشی از حرم، به خون کشیده شدن بیش از دو تا پنج هزار تن از مردم و دستگیری هزار و پانصد نفر اعلام نمودند

گزارش در باره شکست مذاکرات با هیئت استوکس و گرفتن رای اعتماد از مجلسین
سال 1330، گزارش این مذاکرات در باره نفت را دکتر مصدق به مجلس ارائه نمود و با اخذ 41 رای در مجلس سنا و به اتفاق آرا در مجلس شورا از مجلسین رای اعتماد گرفت

ادامه بازداشت و تصفیه در سراسر ایران
سال 1332 (1953)، پس از موفقیت کودتا اعلام شد كه بازداشت هواداران دكتر مصدق و مقامات منصوب از جانب او در سراسر كشور بوقوع خواهد پیوست. سرتیپ ریاحی رئیس ستاد ارتش، منصوب دكتر مصدق از نخستین كسانی كه بازداشت شد و تا بامداد روز بعد بیش از دویست تن از جمله مهندس احمد رضوی نایب رئیس مجلس 17 و دکتر محمد نصیری رئیس بانک ملی کشور و غالب وزرای کابینه مصدق بازداشت شدند. بسیاری از مقامات دولتی بركنار شده و تصفیه در ادارات صورت میگیرد. بسیاری از مقامات نیز خود كناره گیری كرده بودند از جمله الهیار صالح از سمت سفیری ایران در آمریكا. به گزارش رسانه ها كه در روزشمارها هم نقل شده است. در همه شهرها حكومت نظامی برقرار گردید. نشریات چپگرا و ملی گرا از دو روز پیش تعطیل شده بودند

دیدار سرلشکر زاهدی و آیت الله کاشانی
در این روز سرلشكر زاهدی به دیدار آیت الله كاشانی به منزل وی رفت، در جریان این دیدار دكتر بقایی، شمس قنات آبادی، حائری زاده و نادعلی كریمی هم حضور داشتند

دو وعده مشابه شاه در مورد اعطای دموکراسی با فاصله 25 سال از هم
سال 1357، محمدرضا پهلوی شاه وقت كه پس از شكست مرحله نخست برنامه براندازی حكومت دكتر مصدق در 25 مرداد، به ایتالیا فرار كرده بود در این روز (21 اوت 1953)، دو روز پس از پیروزی كودتای 28 مرداد 1332 در پیامی كه از رم فرستاده بود و از رادیو تهران پخش شد به مردم وعده دمكراسی داد. وی این قول را كه به آن عمل نكرد درست 25 سال بعد (2 شهریور 1357) در نطقی به منظور آرام كردن مردم تكرار كرد و گفت: فقط اوست كه می تواند در كشور دمكراسی (واقعی) برقرار كند، اما دیگر كسی به آن توجه نكرد. هدف او از بیان این مطلب این بود كه مردم به وعده های انقلابیون در این زمینه توجه نكنند


روز سی و یکم مرداد

دستور حمله تازه به یونان از سوی اردشیر سوم
سال 337 پیش از میلاد، اردشیر سوم شاه وقت ایران از دودمان هخامنشی دستور حمله تازه به یونان را صادر كرد. وی در پایان نخستین سال سلطنت خود چنین تصمیمی را گرفت. طبق سنگنبشته های موجود، مقایسه قلمرو ایران در سال 486 - سال درگذشت داریوش اول - با سال 337 پیش از میلاد نشان می دهد كه در این 149 سال با همه نوسانهای دربار هخامنشی در خطوط مرزی این قلمرو تغییر منفی دیده نمی شود و این نتیجه نظمی بود كه داریوش برقرار كرده بود

واکنش شاه صفی در پی تصرف ایروان
سال 1635 میلادی، امپراتوری عثمانی 22 اوت شهر ایروان را از دست ایران خارج ساخت كه شاه صفی با اعزام نیروی تازه نفس آن را پس گرفت. این نیرو پنج هزار سرباز عثمانی را اسیر گرفت، ولی سال بعد عثمانی ها دوباره ایروان را تصرف كردند

هیئت استوکس تهران را بهمراه پیشنهادات جدید مصدق ترک نمود
سال 1330، بدنبال مذاکرات روز قبل هیئت استوکس در حالی که پیشنهادات جدید دکتر مصدق راجع به فروش نفت به مشتریان سابق، استفاده از متخصصین خارجی و غرامات را به همراه داشت، تهران را ترک کرد. دکتر مصدق در یادداشت خود خاطرنشان کرد: راجع به جریان فنی و امور اداری که تقاضا فرموده اید ترتیبی داده شود که کارمندان انگلیسی بتوانند به خدمت ادامه بدهند، در صورتی که راجع به مسئله فروش نفت و غرامت نظریات دولت شاهنشاهی را مورد توجه قرار بدهبد در ایجاد یک تشکیلات اطمینان بخش توافق خواهیم کرد

تصویب قانون منع انتشار مندرجات پرونده های قضایی
سال 1322 ه ش برای نخستین بار در کشور قانون منع انتشار مندرجات موجود در پرونده های قضایی به تصویب رسید . پیش از این در روند آیین دادرسی کشور چنین تمهیدی به کار گرفته نشده بود، لذا روز نامه نگاران و ناشران کشور اقدام به درج مندرجات پرونده در مرحله بازپرسی می کردند . ضمن این قانون برای متخلفین مجازات قابل ملاحظه ای در نظر گرفته شد . در بیشتر کشور های جهان ،تحقیقات مقدماتی مرحله بازپرسی از اسناد طبقه بندی به شمار می آیند

بازگشت شاه
سال 1953 (31 مرداد 1332)، شاه سه روز پس از براندازی حكومت دكتر مصدق به تهران بازگشت. وی در راه بازگشت یکشب در بغداد توقف نموده بود. در روز بازگشت او در تهران اعلام شد كه دكتر مصدق و همكارانش در دادگاه های نظامی محاكمه خواهند شد



نقل از: نشریه آزادی، ویژه مصدق
یادواره پنجاهمین ملی شدن صنعت نفت، تشکیل دولت مصدق

پورتال استان سیستان و بلوچستان
http://www.sbportal.ir/default-afa.html

سایت دکتر نوشیروان کیهانی زاده
http://www.iranianshistoryonthisday.com/farsi.asp




چاپ این صفحه             بازگشت :     به بالای صفحه      به صفحه قبل