! نامه سرگشاده به برگزارکنندگان جشن سالروز تولد دکتر محمد مصدق
کار دشوار مصدقی بودن
نه هر که سرنتراشد قلندری داند نه هرکه آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد وتند نشست
کلاهداری و آیًین سروری داند
!دوستان محترم، با سلام
انتظار داشتیم از شما برگزارکنندگان سالروز تولد مصدق بزرگ، که حالا که از ما بعنوان اعضای قدیمی جبهه ملی و مصدقیهای با سابقه، با اصرار و تلفنهای مکرر پیام خواستید ،پس از دریافت پیام ما، همانگونه که پیامهای دیگر را روی سایت مصدق گذاشته اید، پیام ما را هم بد ون تاخیر می گذاشتید. اما گویا دوستان برگزار کننده از ما انتظار داشتند که ما تنها به به و چه چه بگوئیم وبه اصطلاح وارد معقولات نشویم. واین چنین بود که انتشار پیام ما دچار تاخیر چند روزه شد. ولی پس
ازآنکه سایت های دیگر پیام ما را بد ون کم و کاست و بدون تاخیر چاپ کردند، برگزارکنندگان
چاره ای جز این ندیدند که پیام ما را هم، البته با منت گذاشتن بر سر دموکراسی، و یک توضیح
بیجای پاورقی، چاپ کنند
لازم به تذکر است که ما که درسراسر عمردرازسیاسی خود عضو و فعال جبهه ملی و پیرو راه
مصدق بوده ایم، نه انسانهای ناشناخته ای هستیم و نه شیوه کارما و مواضع سیاسی ما نا شناخته
است . افزون بر آن پیام پیام است و هیچ برگزارکننده ای مسئولیت محتوای پیامی راکه دریافت می
کند ندارد. واین اصل مسلم در روابط سیاسی میان احزاب، سازمانها، افراد وشخصیت های سیاسی
میباشد که هر کسی که دست اندر کارسیاسی باشد، این را میداند و رعایت میکند
ما در کار سیاسی خود نه نیازی به شما داریم و نه نیازی به پیام دادن به شما .
بقدر کافی شناخته شده هستیم و نیازی به تبلیغ برای خود و معرفی هم نداریم. همچنین انتظار ما از چهار
نفری که در جمع هشت نفری شما برگزارکنندگان، تنها اعضای جبهه ملی هستند این بود، که اگر شما
به شیوه و طرز کار و فکر و روش مصدق آشنائی ندارید ، آنها که سالهاست در جبهه ملی فعالیت میکنند، شما را با راه مصدق بزرگ آشنا سازند، تا اگر قدم در این راه میگذارید ، دچارخطا و انحراف نشوید
دکتر مصدق، آموزگار بزرگ ما، در آغاز نخست وزیریش به شهربانی کل کشور نوشت
شهربانی کل کشور
"11 اردیبشت 1330
" در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نوشته مبشود و هر چه نوشته باشند و هرکس که
نوشته باشد نباید مورد اعتراض و تعرض قرارگیرد . لیکن در سایر موارد بر وفق مقررات
قانون عمل شود . به مامورین مربوطه دستور لازم در این باب صادر فرمائید که مزاحمتی برای
،اشخاص فراهم نشود." از کتاب نامه های مصدق، گردآورنده محمد ترکمان
صفحه 165 ، نامه 162
دوستان! توجه بفرمائید که این است
" کار د شوار مصدقی بودن"
نه هر که شد مسلمان میتوان گفتش که سلمان شد
که اول بایدت سلمان شد و آنگه مسلمان شد
با احترام اردیبهشت 1384
دکتر عبدالکریم انواری، دکتر پرویز داورپناه، دکتر علی راسخ افشار، فرهنگ قاسمی
چاپ این صفحه
بازگشت : به بالای صفحه به صفحه قبل