گفتگوی سایت مصدق با آقای مهندس محمد حسیبی
گفتگو کننده: سهیلا ستاری
يكشنبه ١١ ارديبهشت ١٣٨٤


گردهمایی 21 ماه مه امسال زمانی به حق شناسی راستین نسبت به مصدق مبدل خواهد شد
که آغازگر و سنگ بنای همبستگی یا همان « جنبش ملی» گردد



سایت مصدق از آقای مهندس محمد حسیبی، از فعالین بنام جنبش ملی دعوت به مصاحبه نموده است. ایشان قریب به 29 سال است که در چهارچوب نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق فعال میباشند، در زمان شاه بواسطه مبارزاتشان مجبور به خروج از ایران گردیده و در آمریکا اقامت گزیده اند

سایت مصدق : جناب حسیبی با تشکر از فرصتی که به من جهت انجام مصاحبه دادید، میخواهم در وهله اول تقاضا کنم نظرتان را راجع به شرایط امروزی جنبش توضیح دهید؟

محمد حسیبی: «جنبش» به عنوان حرکتی سیاسی/ اعتراضی از سوی بیشترین افراد یک جامعه بر علیه استبداد و استعمار و در عین حال هدفمند برای رسیدن به رفاه تمامی افراد آن جامعه در حال حاضر در ایران وجود ندارد. تنها می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق مردم از وضع کنونی بسیار ناراحت و ناراضی هستند و اعتراضات پراکنده و غیر منسجمی نیز بر علیه نظام ضد بشری اسلامی می کنند، اما اینگونه اعتراضات موضعی نیروی مردم را می کاهد و جامعه را به استیصال وا می دارد

نارضایتی عمومی و اعتراضات پراکنده را نمی توان «جنبش» نامید. چنین جوّی و چنین سرکوب و خفقانی که به نظر می رسد هر لحظه به انفجار انجامد به مثابه نیروی عظیم آبی است که در پشت یک سدّ شکسته جمع شده باشد که می تواند با نیروی نهفته در خود تخریبگر شود، و چنانچه بر راه درستی افتد می تواند سلامت و سعادت و نعمت آفرین گردد. پیش از این سدّ شکسته دو گروه آدمیان وجود دارند. یکی قادر است با درایت و تجربه و دانش از هر قطره این منبع عظیم آب به بهترین وجه سود ی را که به میلیون ها انسان می رسد بهره گیرد و دوّمی گروهی است که خود را می بیند و دیگر هیچکس را. بر روی منبع عظیم آب قایقرانی می کند و هر دقیقه از عمر را فارغ از خطراتی که برای دیگران در بر دارد خوش روزگار ی دارد. این سرمستان قایقران به فردا که این سدّ بشکند و سیلاب هزاران کشته و نابودی و نیستی به بار آورد نمی اندیشد. گروه سوّمی نیز در رابطه با این نیروی عظیم و آن سدّ شکسته وجود دارد که در سوی دیگر سدّ نشسته و در انتظار به سر می برند. آن روز که سیلاب جاری شود نابود می شوند و چنانچه آب انباشته شده با درایت و تجربه و شعور دسته اول به مصرف سلامت و سعادت برسد از آن بهره می برند و با سلامت و سعادت ادامه حیات می دهند

حال هر یک از ما باید از خود بپرسیم که در کدامین دسته می خواهیم باشیم؟ اگر خود را در دسته اول احساس می کنیم باید هرچه زودتر دست به کار شویم. فاجعه هر روز نزدیک و نزدیک تر می شود. باید با درایت و دانش و تجربه با قایقرانان خوشگذران و بی خیالی که فقط به رفاه موقتی خود می اندیشند روبرو شویم نگذاریم با ایجاد امواج نیرومند به شکستن سدّ و نابودی میلیون ها تن کمک کنند. باید به میلیون ها مردمی که در سوی دیگر این سدّ شکسته به امید معجزه ای نشسته اند تا جانشان حفظ شود هشدار داد، باید آن ها را بیدار کرد و به کمک فراخواند

اگر چنین بشود، « جنبش» به وجود می آید و نجات میسر خواهد شد در غیر اینصورت فقط در آرزوی به وجود آمدن یک «جنبش» سبکسرانه به خوش خیالی پرداختن و امروز را به فردا موکول کردن نباید « جنبش» نامیده شود. آرزو داشتن لازم است، اما کافی نیست. باید با پشتکار و سماجت به سوی هدف گام های بلند برداشت


سایت مصدق : فکر میکنید در شرایط کنونی کدام نیروها در کادر جنبش ملی میگنجند؟

مهندس حسیبی: در گذشته لقب یا عنوان «ملی» را به پیروان شادروان دکتر محمد مصدق می گفتند و در حال حاضر نیز اگر توضیحی در باره ملی بودن و ملی گرایی ندهیم منظور همان است. ولی طی یک یا دو دهه اخیر حصار و انسجام واژه «ملی» و گروه «ملیون» را نه بر اساس خیر و صلاح جامعه، بلکه به خاطر هدف های تخریبی و برای تکامل اهداف شوم پس از کودتای 28 مرداد که همانا انهدام دکترین مصدق بزرگ و زدودن جایگاه فکری و ذهنی او از ذهن هر جوان ایرانی بود شکستند و به آن عمومیت دادند. حال می بینیم که ده ها گروهی که هر یک شاید بیش از 2 تا 5 عضو ندارد و همه یکسر برای بر نشاندن آقای رضا پهلوی به تخت سلطنت تلاش می کنند خود را «ملی» می دانند و این واژه را تعمداً به دنبال خود و نام گروه خود وصل می کنند. از سوی دیگر جمعی دیگر که خود را وارث بلافصل مصدق معرفی می کنند قدم به میدان گذاشته و « جبهه ملی ایران» را که جایگاه احزاب سیاسی بر علیه ظلم دستگاه استبداد و استعمار بود به ویژه در بیرون مرزهای ایران به جایگاه دلالان استعمار مبدل ساختند. بنابراین ملی بودن و ملی گرایی را بیرحمانه و خودسرانه نابود ساختند

حال که چنین شده نباید به مبارزه بر علیه چنین ترفندی برخاست و نیروی خود را در این راه مصرف نمود. زیرا اگر برای مثال کسی را که از شیراز برخاسته شیرازی می نامیم، جا دارد هرکس را نیز که از «ملت» بر خاسته «ملی» بنامیم. در لغتنامه دهخدا نیز بهترین معنی برای واژه «ملی» برابر است با « منسوب به ملت» و «ملت» به گروهی از مردم با مشترکاتی مثل زبان و آئین و محدوده جغرافیایی و وابستگی به یک دولت قلمداد شده. بنابراین به جای مخالفت و اتلاف نیرو بر علیه کسانی که واژه «ملی» را از ید « ملیون» در آورده و عمومیت داده اند بهتر است آن را به فال نیک گرفت، ولی در عوض، باید آن «ملی گری ویژه» را که منطبق بر احوال مصدق و فاطمی و چند تن دیگر از یاران صادق آن دو مرد بزرگ در رأس نهضت ملی ایران بود زنده کرد و آن را در سطح جامعه درون و برونمرزی جاری نمود تا عمومیت یابد.در اینصورت است که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران بار دیگر روی پای خود خواهند ایستاد و همانگونه که در نیم قرن پیش به نیروی بزرگی مبدل شده بودند بار دیگر چاره ساز خواهند شد. با چنین تعریف مختصری که گفته شد در جواب به سوآل بالا باید گفت

همانطور که مصدق به درستی بر آن پا می فشرد باید تمام احزاب و افراد را با ایده های سیاسی متفاوت به شرطی که فقط به اعتلای ایران و ایرانی بیاندیشند و از فلاکت و حقارت وابستگی به بیگانه دوری گزینند عضو جبهه ملی دانست و باید او را ملی نامید


سایت مصدق : همانطور که میدانید در 21 ماه مه 2005 جشن بزرگداشت زادروز دکتر مصدق در کلن برگزار خواهد شد. شما به عنوان یک کوشنده جنبش ملی این برگزاری را صرفا یک قدردانی میبینید یا قدمی در جهت بکار بستن اندیشه ها و راه دکتر مصدق بواسطه ضرورتهای امروزین؟

مهندس حسیبی: من همیشه گفته ام و خواهم گفت که دکتر محمد مصدق به خاطر وجود بیماری برآمده از استبداد طولانی و مضر فرهنگی ما که تعارف و تکلف و مجیزگویی های بی مورد در وصف دیگران است، بت ساختن از خود را در زمان حیاتش ممنوع کرده بود. بنابراین اگر ما نیز مدعی پیروی از خصوصیات اخلاقی او هستیم و راه او را دنبال می کنیم نباید حال که او در بین ما نیست از او بت بسازیم. با این وجود تجلیل از او شرط ادب و ابراز حق شناسی نسبت به خدمات و از خود گذشتگی های اوست. ابراز چنین حق شناسی از او و هر انسان پاک و با گذشتی چون او به طور قطع وظیفه ماست

ولی حق شناسی از خدمات مصدق بدون پیروی از راه و رسم و اخلاق انسانی و سیاسی او بس بیمورد، بی فایده و حتی مضر است. نمی توان نسبت به او حق شناس بود و در عین حال به دامان دولتمردان سیاسی بیگانه نیز پناه آورد. هر کس چنین کند نه ملی است، نه مصدقی است و نه حق شناس نسبت به مصدق است

بنابر آنچه که در بالا اشاره شد گردهمایی 21 ماه مه امسال زمانی به حق شناسی راستین نسبت به مصدق مبدل خواهد شد که آغازگر و سنگ بنای همبستگی یا همان « جنبش ملی» گردد. اکنون که ایران به عنوان آخرین مهره از زنجیری به نام « خاورمیانه بزرگ» پیش روی سیاستمداران چپاولگر غرب قرار گرفته تا استیلای جهالت شریعتمدار اسلامی تسمه از گرده هر انسان در کشورهای خاورمیانه بکشد وظیفه مصدقی های راستین برای ایجاد یک جنبش فراگیر بر اساس دکترین و راه مصدق دو صد چندان است. موجی را که نیم قرن و اندی پیش مصدق بزرگ و مردم ایران در ایجاد نهضت ملی ایران تولید کرد باید بیاد آورد و بار دیگر بر پا ساخت. این وظیفه ای است به گردن هر مصدقی راستین. اگر به این ضرورت توجه نکنیم، اگر راه مصدق را نشناسیم و فقط با برگزاری بزرگداشت از او تجلیل کنیم لعن و نفرین او را برای خود خریده ایم. بر پا ساختن یک« جنبش ملی» بر اساس راه و رسم مصدق تنها باعث رهایی ایران نخواهد شد بلکه جهان را از بیم تروریسم اسلامی رها می سازد

ما می توانیم از سکّوی راه و رسم مصدق طبل رهایی مردم غرب را از شرّ تروریسم به صدا در آورده و به مردم جهان نشان بدهیم راه و رسم مصدق، مردم ایران و مردم غرب را بر سر یک سفره خواهد نشاند، سفره انصاف، سفره رفاه، سفره نفت، سفره گاز، سفره برابری و سفره مشترکی که نشستن بر سر آن زخم های دیرین را به سرعت التیام خواهد داد و اسلحه و تفنگ و بمب و گلوله را بی اثر خواهد کرد. ما باید گزارش خبرنگاران جهان را نسبت به دیدارشان از ایران و جلسه ای که در سوم خردادماه سال 1330 با مصدق داشتند در آرشیوها بیابیم و در پیش روی مردم جهان در این روزها قرار دهیم تا بدانند صدای گلوله ها و بمب ها و انفجارها و رعب و وحشتی که خواب از چشمشان ربوده از ناله های سوزناک مردمی برخاسته است که مصدق صدای آن ها بود

در آن روز مصدق در میان دیگر مطالب چنین گفته بود: مردمی که قوت لایموت و سِتر عورت ندارند دارای ثروت بی پایانی هستند که صرف عیش و نوش بیگانگان می شود و خود آن ها با فقر و بیماری و جهل دست به گریبان و در دریای مذلت و خواری غوطه ورند. این وضع قابل دوام نیست؛ زیرا صبر و شکیبایی هم حدی دارد و روزی که پیمانه صبر این مردم بدبخت پر شود تنها خدا می داند که شرق میانه و بالنتیجه دنیا به چه وضع هولناکی دچار خواهد شد

آیا از این واضح تر می توان سخن گفت؟. آیا از این بهتر می توان پیش بینی کرد؟. مصدق مصدق بود و هیچ یک از زمامداران اروپا و امریکا به هشدار او توجه نکردند. . . . و هنوز دیر نشده. ما وظیفه داریم پیغام او را دیگربار و اینبار به مردم جهان برسانیم


سایت مصدق : فکر می کنید در ماههای آتی احزاب و جنبش ملی در کل، و بویژه با توجه به استقبال و اعلام حمایت گسترده و پیامهای شخصیت ها و احزاب و رسانه ها از داخل و خارج از کشور از این بزرگداشت، میتوانند حول محور اندیشه و راه مصدق در حوادث داخل کشور نقش ایفا کنند؟

محمد حسیبی: گمان می کنم این جواب را ضمن جواب به سه سوآل پیشین داده باشم. چنانچه عموم دست اندرکاران و حمایت کنندگان و استقبال کنندگان، خلوص نیت و عزم خود را در گزینش « راه مصدق» به معنای راستین آن به نحوی که ریشه در راهکردهای عملی و فداکارانه مصدق داشته باشد نشان دهند، و در صورتیکه دست از استمرار در پیمودن راه مصدق بر ندارند نه تنها خواهند توانست در درون ایران به ایفای نقش پردازند، بلکه جهانیان را به شگفتی و آفرین وادار خواهند کرد. بر آنچه عرض می کنم نه تنها باور عمیق دارم، بلکه آن را پروژه ای قابل اجرا و عقلانی می دانم. به آنچه که در راه اجرای این باور اشاره نکردم نیاز فراوان به چند ابتکاری است در عمل که ما را وارد فازهای اجرایی گام نهادن در « راه مصدق» خواهد کرد. شرح اینگونه ابتکارات در عمل، بدون شناختن راه مصدق و باور داشتن به رهنمودهای او ثمری نخواهد داشت. آنان که به چنین باور و شناختی برسند دست به ابتکاراتی خواهند زد که مصدق از آن بهره مند می شد. او با ابتکارات ظریف و دقیق خود هر دشمنی را به دوست و هر دوستی را به فداکاری جانباز مبدل می ساخت


سایت مصدق : جناب حسیبی، بینهایت ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار این سایت گذاشتید

مهندس حسیبی: با تشکر متقابل و امید توفیق در خدمتگزاری






چاپ این صفحه             بازگشت :     به بالای صفحه       به صفحه مصاحبه ها