مصاحبه ها در رابطه با سی تیر

پس از پیروزی سی تیر در بار و كسانی هم كه منافعشان در درون كشور در تهدید بود، دانستند كه بایستی در پی دشمن بزرگی برای جنبش ملی ایران می رفتند. پس از پیروزی سی تیر، همه به فكر های تازه افتادند و موقعیت جدید را خوب فهمیدند بجز تنها حزب چپ ایران و جنبش ملی كه به بسیج توده ها و دست كم طرفداران خود نپرداختند و دشمن شكست خورده را ناتوان انگاشتند. رهبران به مردم نیاموخته بودند كه با ملی شدن نفت، تازه كار دشوار مرم ایران آغاز می شود و آن نه تنها نگهبانی از دست آوردهای سال های تشكیل و فعالیت جبههء ملی و حكومت دكتر مصدق، بلكه آمادگی در برابر كارهای احتمالی بود كه دشمن زخمی ممكن بود در برابر جنبش ملی ایران انجام دهد. هنگامی كه دربار و مردم سخت به جان هم افتاده بودند، بیرون از كشور طرح كودتا ریخته شد
متن کامل این مصاحبه را بخوانید


مصاحبه آقای دکتر علی حصوری
با سایت مصدق

پس از پیروزی سی تیر دشمنان ایران دانستند كه با حكومتی قوی و متكی به مردم طرف هستند، بنا بر این برای برانداختن آن با یستی فكری اساسی می كردند كه كردند
پر هیجان ترین خاطره را از یاد بود سی ام تیر از سی ام تیر 1340 در زندان قزل قلعه دارم، زندان بنحو بی سا بقه ای از بازداشتی های تازه و زندانیان قدیم مملو بود. بعد از ظهر سی ام تیر بزرگان ما در بندها تصمیم گرفتند حتما در زندان مراسمی بر قرار کنیم من دانشجوی جوانی بودم بیست ساله و پر شر و شور. قرعه فال را بنام من زدند که وقت عصر هنگامی که همه زندانیان را بصف میکردند که در شامگاهی شرکت کنند من بر نامه را اعلام کنم. سر صف پس از آنکه مراسم شامگاهی که ما در مدت آن ساکت میماندیم تمام شد، جمعیت بجای متفرق شدن بر سر جای خود ماند. من بنا بر متنی که جمع بدستم داده بود با یاد شهدای سی ام تیر و قیام ملی مردم ایران در آنروز اعلام یکدقیقه سکوت کردم و پس از پایان آن دسته جمعی سرود ای ایران و سرود سی ام تیر را خواندیم. نگهبانان زندان ساقی و قابلی و تیموری دیوانه شده بودند و فریاذ ساکت شو ساکت شو آنها در همهه سرود ما گم میشد. شلاقها در هوا صفیر میکشید سربازان پشت بام نوک تفنگ ها را بداخل حیاط زندان نشانه گرفته بودند. اما همگی در برابر صدا و صف یکپارچه جمعی زندانی که در آن زمان اراده و جرات تاریخی ملتی در رگ و پیوندشان جاری شده بود مات و مبهوت مانده بودند. سرود ما تمام شد و حین پراکنده شدن بسوی بند ها همگی بنا بر عادت شوخی که در زندان برای سبک کردن فضا داشتیم ناگهان فریاد کشیدیم « عالی شد !! آلبالو شد !!!» و قهقه زندانیانی که توانسته بودند چند لحظه نفس بکشند فضا را پر کرد، قبل از آنکه زدن و بستن ها و به انفرادی بردن ها و بازجوئی ها شروع شود که چه شد ؟و کی کرد؟
متن کامل این مصاحبه را بخوانید


مصاحبه آقای احمد سلامتیان
با سایت مصدق

این خون زحمتکشان ملت ایران است، یا مرگ یا مصدق
در روز دوشنبه سی تیرماه، ارتش از صبح زود نیروهای خود را در نقاط مختلف تهران به ویژه در میدان بهارستان مستقر کرده بود. در مقابل آنان گروه گروه از زنان و مردان از خرد و کلان به خیابان ها آمدند و در نهایت شجاعت با شعارهای خود در برابر توپ و تانک مقاومت می کردند. این کشتار بیرحمانه تا بعد از نیمروز به طول انجامید، اما در مقابل قدرت و اراده ی مردم ماموارن راهی جز تسلیم نداشتند؛ از سوی دیگر تعداد نمایندگان طرفدار مصدق در مجلس رو به فزونی نهاد به گونه ای که نزدیک ظهر به 40 نفر رسید. سر انجام نزدیک چهار بعد از ظهر ، ایستادگی دلیرانه ی مردم به نتیجه رسید و نیروهای نظامی به پادگان های خود عقب نشینی کردند و شهر به وسیله ی جوانان اداره می شد و گروه گروه از مردم پیروز به سوی خانه ی رهبر روان شدند اولین گروه از هموندان حزب ملت ایران بودند که باپرچم های مبارزاتی حزب و با حضور شهید داریوش فروهر به سوی خانه ی پیشوای نهضت ملی ایران شتافتند. دکتر مصدق در حالی که عبایی بر دوش داشت در بالکن خانه ی خود حضور یافت و به علت شدت تاثر نتوانست جز چند جمله ادا نماید، به گریه افتاد و از حال رفت. ساعت 7 بعد از ظهر خبر استعفای قوام از رادیو پخش شد. سپس چند تن از نمایندگان نهضت ملی سخن گفتند و مردم را به آرامش دعوت نمودند اما تظاهرات تا پاسی از شب ادامه داشت
متن کامل این مصاحبه را بخوانید


مصاحبه آقای خسرو سیف دبیر کل حزب ملت ایران
با سایت مصدق

امیر محمد زاد بیجار دانش آموز دبیرستان نظام پس از گلوله خوردن در خیابان اکباتان و قبل از شهادت با خون خود بر روی دیوار نوشت: یا مرگ یا مصدق
از یک سال و دو سال قبل، هنگام مطرح شدن نفت در جامعه و بیداری و هشیاری مردم، تحول عظیمی سراسر جامعه ایران را فراگرفت، از زمانی که ملی شدن مسئله نفت مطرح شد و دانسته شد چگونه منافع ملی ایران و ایرانیان و ثروت سرشار ملی، دهها سال بود به یغما برده می شد، مجلس شورای ملی زیر فشار شدید افکار عمومی و جنبش آزادیخواهی چاره ای جز این ندید که طرح ملی شدن صنعت نفت را به تصویب برساند (29 اسفند ماه 1331). این جنبش فراگیر، ارتش و نظامیان را مستثنی نکرد و بدرون آن با سرعت راه یافت، با این که افسران در تنگناهای قانونی فراوانی قرار داشتند (حق دخالت کردن در سیاست، حق شرکت در احزاب و طرفداری از احزاب بویژه احزاب مخالف و چپ را نداشتند، از طرفی هنگام نیل به درجه افسری سوگند یاد کرده بودند به شاه و سلطنت وفادار باشند و تخلف از این مقررات، مجازات های شدیدی رابه همراه داشت.) ولی این مقررات و پایبندی ها اثری در تصمیم گیری آن ها نداشت. خصوصاً افسران جوان به سرعت جذب این جنبش شدند و حتی برخی از آنان در آن روز تاریخی نه تنها مبادرت به تیراندازی نکردند، که با شجاعت به صف شرکت کنندگان در تظاهرات پیوستند. این جهش سریع و شکسته شدن سد ها و موانع بر سر راه افسران و نظامیان وفادار به مردم و میهن، دلیل عمده و اصلی پیروزی شعار «یا مرگ یا مصدق» بر آتشٍ - توپ، تانک، تفنگ و مسلسل - بود . در روز تاریخی سی ام تیرماه بود که راهی برای شاه باقی نماند که با خفت و خواری شکست را بپذیرد و به پیشنهاد قانونی دکتر محمد مصدق تسلیم شود و پست وزارت جنگ را به او واگذار نماید
متن کامل این مصاحبه را بخوانید


مصاحبه آقای
محمد جعفر محمدی
با سایت مصدق

شعار «یا مرگ یا مصدق» فضای جبهه جنگ روز سی تیر را پر کرده بود
بازگشت